کلیه حقوق محفوظ است ، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است
طراحی و تولید: "ایران سامانه"
29مهرماه روز ملی صادرات است. در این روز که صادرکنندگان نمونه برگزیده میشوند چالشهایی وجود داشته و دارد.
یکی از این چالشها «جایزه صادراتی» است. از دیدگاه من تعبیر «جایزه صادراتی» مورد پذیرش نیست و ترجیح میدهم برای این رویکرد عبارت «تامین بخشی از ضرر و زیان صادرکنندگان» یا «عدمالنفع صادرکنندگان از محل تورم وارداتی و تورم داخلی» استفاده شود؛ چراکه در این سالها دولت با پایین نگه داشتن دستوری نرخ ارز باعث شده است، هزینههای قیمت تمام شده کالاهای صادراتی حداقل همواره به اندازه نرخ تورم افزایش پیدا کند. این در حالی است که در سالهای گذشته اجازه نداده است نرخ ارز به اندازه نرخ تورم با افزایش روبهرو شود.
همین موضوع باعث شده ضرر و زیانهای ناشی از تثبیت نرخ ارز دامن صادرکنندگان را بگیرد و دولت در سالهای گذشته برای تامین بخشی از این ضرر و زیانها، تلاش کند تا به ازای هر دلار صادرات کالا مبلغی که نامش را جایزه صادراتی گذاشته است به صادرکنندگان پرداخت کند. مبلغی که از دیدگاه من به عنوان تامین بخشی از ضرر و زیان تثبیت نرخ ارز و تورم داخلی برای رضایت صادرکنندگان در نظر گرفته شده است. اما جبران زیانها از یک سو و تاخیر در پرداخت این جوایز از سوی دیگر مشکلاتی بر سر راه صادرکنندگان به وجود آورده است. تاخیر در پرداختها به گونهیی است که خاصیت تمام و کمال در زمان پرداخت را بهطور کلی از بین میبرد و قابل ذکر است که رقم این جوایز نیز آنچنان نیست.
فرض کنید اگر 40میلیارد دلار صادرات غیرنفتی انجام شده باشد، بهطور متوسط به ازای هر دلار 3 تا 5 تومان برای صادرکنندگان جایزه در نظر گرفته شده است، یعنی چیزی حدود 200میلیارد تومان. بنابراین هر دلار 4 یا 5 هزار تومان میشود که این 4 تا 5 هزار تومان هم به اندازهیی که دولت حتی در حد دو روز قیمتها را کنترل کند، میتواند به صادرکننده لطمه بزند؛ در حالی که همه میدانند قیمت واقعی نرخ ارز بسیار بیشتر از آن چیزی است که امروز در بازار خرید و فروش میشود و صادرکنندگان کشور سال به سال در سایه کنترل دستوری نرخ ارز رقابتپذیری خود را در بازارهای جهانی از دست میدهند و هزینه تمام شده محصولات صادراتی به اندازه تورم هر سال افزایش پیدا میکند. در حالی که صادرکنندگان نمیتوانند به میزانی که هزینه تمام شدهشان افزایش پیدا میکند در بازارهای جهانی و بازارهای هدف کالاهایشان را گرانتر به فروش برسانند.
اگر بخواهیم بازارهای جهانی را حفظ کنیم یا بازارهای جدید را در رقابت با سایر رقیبان بینالمللی به دست بگیریم، بهطور حتم به حمایت دولت نیاز داریم. این در حالی است که تنها نباید حمایتها در قالب جایزه صادراتی باشد. خرید ترجیحی نرخ ارز حاصل از صادرات، ضمانتنامههای ویژه صادرکنندگان با هزینههای کم، تامین نقدینگی مورد نیاز صادرکنندگان با نرخهای ترجیحی، پوشش هزینههای تبلیغاتی صادرکنندگان در بازارهای هدف و پذیرفتن بخشی از هزینههای حملونقل کالاهای صادراتی به بازارهای هدف ازجمله راههای مختلفی است که دولت میتواند از صادرکنندگان حمایت کند و از دیدگاه من این روشها بسیار بهتر و مطلوبتر از جایزه صادراتی است. جایزهیی که نهتنها با تاخیر پرداخت میشود، بلکه بهانهیی است به دست کشورهای رقیب که فکر میکنند هزینه ویژهیی برای صادرکنندگان در کشور در نظر گرفته شده است.
به باور من مهمترین بیتالغزل صادرات کشور، واقعی کردن نرخ ارز و تکنرخی کردن آن است که دولت وعده داده در نیمه دوم سال جاری این امر را محقق کند. بزرگترین خدمت به صادرکنندگان، واقعی کردن نرخ ارز است که اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد، صادرکنندگان کشور مسیر و رقابتشان هرچه بیشتر سهل و آسان خواهد شد.