کلیه حقوق محفوظ است ، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است
طراحی و تولید: "ایران سامانه"
صنایع دستی یکی از مساعدترین زمینههای اشتغالزایی است و در بکارگیری نیروهای خلاق نقشی موثر دارد و باید به عنوان راه حلی برای مشکلات جوانان مورد بررسی قرار گیرد که در این راستا شرایط اقلیمی و محدودیتهای منطقهای، سهم عمدهای در ناشناخته ماندن این هنر در هر منطقه داشته است. با توجه به اینکه هنر بومی، حیاتیترین شکل هنر است، باید در بعد وسیعی به آن پرداخته شود.
از میان بیش از 250 رشته شناسایی شده و کددار صنایع دستی و هنرهای سنتی در کشور بیش از 75 رشته در خراسانجنوبی زمینه فعالیت داشته یا دارد.
قدمت و جایگاه صنایع دستی در خراسانجنوبی
صنایع دستی هر منطقه متأثر از محیط فرهنگی و جغرافیایی و تاریخی آن سرزمین است. منطقه جنوب خراسان بزرگ به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و فرهنگی، صنایع دستی خاص خود را داراست. واژه قُهستان را که اکثراً معرب کهستان دانستهاند، به دلیل محیط جغرافیایی خاص و وجود کوهستانها به آن اطلاق شده و نواحی گناباد، فردوس، قاینات، بیرجند و نهبندان را در بر میگیرد.
سراسر این منطقه رودخانه دائمی جاری نیست و طبق نوشتههای جغرافیدانان گذشته از قبیل (ابن حوقل) آب این منطقه از کاریز و قنوات بوده است. مردم این منطقه اغلب به کار کشاورزی در اطراف قنوات و چشمه ها مشغولند، همچنین دامداری شغل قسمت زیادی از مردم را شامل میشود و در کنار این مشاغل به تولید صنایعدستی از قبیل بافندگی پارچه، قالیبافی، گلیم بافی، سبدبافی و سفالگری میپردازند.
بکر و اصیل بودن طرح، نقوش و تولیدات صنایع دستی این استان و استفاده از مواد اولیه بومی در ساخت و تولید آثار رشتههای صنایع دستی استان از مزیتهای صنایع دستی این استان به شمار میآید.
قالی صنایع دستی با قدمت 200 ساله
تاریخچه قالی و قالیچه در منطقه جنوب خراسان به سالهای بسیار دور باز میگردد. که با بررسیهای انجام شده میتوان سابقهای در حدود 200 سال برای قالی بافی قائل شد.
قالیچه نیز همانند قالی زیرانداز دستبافی است که قدمت آن به لحاظ نیاز اجتماعی جوامع بشری، امکان سریع نقل و انتقال و بافت آن، به قبل از تولید قالی برمیگردد
به طور کلی وضعیت قالیبافی منطقه را در طی یکصد سال اخیر میتوان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول سالهای قبل از 1300 ه. ش تا 1300 که دوران بافت قالی خوب و ممتاز منطقه است، دوره دوم 1300 تا 1322 ه. ش که در این دوره به خاطر وقوع جنگهای جهانی اول و دوم به ویژه عواقب حاصل از آنها علیرغم تولیدات نسبتاً خوب در مناطقی همچون مود و شهر بیرجند، رکود و آشفتگی خاصی در وضع صادرات و فروش فرش بوجود آمد که خود زمینه مناسبی برای تحولات آتی بود و دوره سوم که از سال 1330 ه. ش دوران شکوفایی و تجدید حیات فرش منطقه آغاز شد و به تدریج با آغاز فعالیت تولیدکنندگان و بافندگان زبدهای از جمله "عزیز محمد زهرایی"، دکتر "عبدالعلی احمدی"، "عبدالمجید جمشیدی" و "غلامحسین کامیابی"، این هنر شهرت گذشته خود را در منطقه بازیافت.
بافت قالی و قالیچه در اکثر شهرها و روستاهای این استان رواج دارد به طوریکه بیش از 80 درصد ساکنان روستاها به این حرفه اشتغال دارند. از مناطق مهم بافت قالی میتوان به مود، درخش، گسک، چاج، آسیابان، سربیشه، خوسف، باغستان، کوشکک، خسروآباد، نهارجان، شاخنات، فورخاص، دره عباس، رجنوک، سرچاه و فضل آباد اشاره کرد.
بافت قالیچه در اکثر روستاهای استان معمول است که عمده تولید آن مربوط به شهرستان زیرکوه و روستاهای بمرود، اسفاد، آبیز، شاهرخت و مهنج است.
رنگرزی سنتی
از آنجا که صنعت رایج این منطقه قالیبافی است و خامه موردنیاز قالیبافان احتیاج به رنگرزی دارد تا جوابگوی انبوه تولیدات قالی منطقه باشد، هنر صنعت رنگرزی همپای قالیبافی در این منطقه رواج داشته است.
اساتید رنگرزی از مواد رنگی سنتی از قبیل پوست گردو، برگ مو، روناس، پوست انار، زعفران، توت سیاه، کاه، گندل، سماق، گلرنگ، آلبالو، اسپرک و رنگهای خمی از قبیل نیل برای رنگرزی استفاده میکنند.
انواع رنگهای مورد استفاده شامل؛ شتری، بیدمشکی (قهوه ای)، هلی، کرم نخودی، لاکی، شرابی، صورتی، پیازی، نارنجی، سنجدی، کبود، سورمهای، آسمانی (ماسی)، خاکی، گلاناری، خاکستری، موشی (فولادی)، آتشی علفی زرد، شکلاتی، ماشی و شیرچای است.
گلیم بافی؛ هنری با تلفیق طرحها و رنگها از خراسانجنوبی
گلیم به عنوان نخستین زیرانداز دارای سابقه طولانی است و اگرچه در مقایسه با قالی دارای شیوه بافت آسانتری است، به همان نسبت قیمت ارزانتری دارد.
خلاقیت، ابتکار و نوآوری در طرحها و رنگها، گلیم را به عنوان رشتهای هنریتر از قالی مطرح کرده است که ذوق و خلاقیت روستانشینان و عشایر ایران در تولید آن نقش بسزایی دارد. به طوریکه نقش و رنگ گلیم، راه مناسبی برای شناسایی یک قوم و آشنایی با رسم و رسوم و اعتقادات هر منطقه است.
در تعریف گلیم باید گفت نوعی فرش بدون پرز، با نخ پشمی، پنبهای یا کنفی برای زیرانداز، که با درگیری تار و پود و با تزئینات زیاد بافته میشود. میتوان از مقایسه دستگاههای ساده بافندگی ادعا کرد که شروع گلیمبافی قبل از پیدایش پارچه بافی بوده و حدس زده میشود که هر دو صنعت از سبدبافی الهام گرفته باشند.
از انواع نقوش بکار رفته در گلیمهای این منطقه میتوان به نقش: کوهه، بلوچی، کژمار، بوته، هفت لِیکه، نِگار، ماه، نقش اسب، کجَک، دُردهن، پیش برو پیش بیا، حلقه، شطرنجی، کوچ یا دندان بره، درختچهها، بوتههای صحرایی، حیوانات و پرندگان اشاره کرد.
گلیم در ابعاد متفاوت و کاربردهای مجزا ساخته میشود. از انواع تولیدات تکمیلی و کاربردی گلیم میتوان به خورجین، چنته یا توبره، همیان، جوال، خاکش (خاک کش)، جُل، سفره آردی، روکرسی، پاپیچ (پاتابه)، جلد دعا، نمکدان، گلیم و گلیمچه اشاره کرد.
بافت گلیم در اکثر روستاها و شهرستانهای خراسانجنوبی رایج و فعال است که مهمترین این مراکز شامل؛ روستاهای خور، خوسف و نصرآباد از شهرستان خوسف، روستاهای گسک، خلف، درمیان، سراب، فورگ، آواز و گزیک از شهرستان درمیان، روستاهای سلم آباد، درح و شهر مود از شهرستان سربیشه، شاخنات، القار و نهارجان از بخش مرکزی بیرجند، بخشهای سه قلعه، مصعبی و آیسک از سرایان، بخشهای عربخانه، میغان، نه، دهسلم و شوسف از نهبندان و شهرستان زیرکوه است.
جاجیم بافی
نساجی سنتی قدمت تاریخی بسیار طولانی در منطقه خراسانجنوبی دارد و نقش مهمی در خودکفایی مردم این منطقه ایفا کرده است. از اهم زیر گروههای آن میتوان به جاجیم بافی، کرباس بافی، احرامی بافی، بَرَک بافی، حوله بافی، ابریشم بافی و سیاه چادر بافی اشاره کرد.
اصطلاح جاجیم تصور میرود از ترکیب واژهای ترکی مشتق شده که به معنی کوچک و خوشایند است. جاجیم که در اصطلاح محلی به آن جاجُم گفته میشود یکی از هنرهای خاص مناطق کردنشین و ترکنشین است که امروزه در اکثر نقاط کشور بافت میشود.
در خراسانجنوبی در شهرستانهای بیرجند، نهبندان و بالاخص قاینات به بافت این محصول مبادرت میشود.
جاجیم دستبافتهای است شبیه پلاس و گلیم با نقشهای راه راه رنگی، نقش در جاجیم بر خلاف گلیم توسط تارهای رنگی ایجاد میشود که مانند سایر دستبافتهها به عنوان زیرانداز نیز مورد استفاده قرار میگیرد. پرز ندارد و از نخهای رنگین پنبهای یا پشمی بافته میشود که امروزه برای بافتن آن نخ کاموا مورد استفاده قرار میگیرد.
جاجیم معمولاً با کاربردهای لحاف کرسی، روفرشی، سفره نان، روپشتی، سجاده، انواع کیف زنانه، کوسن، دمپایی و پاتابه است.
جاجیم دارای طرح محرمات است و نقوش آن که بیشتر به رنگ های سبز، زرد، قرمز، سفید و بنفش به چشم میخورند در فضاهای این طرح قرار میگیرند.
از مراکز مهم بافت جاجیم میتوان به روستای حسین آباد و فدشک از شهرستان خوسف، روستاهای درح و لانو از شهرستان سربیشه، روستاهای روم، اسلام آباد، اوج، نیک، تیغدر، بیهود و آرین شهرازتوابع شهرستان قاینات و روستاهای برک و سلطانی شهرستان نهبندان اشاره کرد.
پارچهبافی سنتی
بافت پارچههای سنتی با مواد اولیه گوناگون در حد وسیع و تقریباً در تمامی مناطق شهری و روستایی خراسان جنوبی مرسوم بوده است. در اکثر نقاط استان به این رشته "توبافی یا تون بافی" گفته میشود.
مواد اولیه آن نخ پنبه ابریشم کرکی یا کورگی و کودری است. پارچههای ابریشمی به رنگهای مختلف از جمله ارغوانی سیر و بنفش و بسیار ریز بافت، بنام قنابیز و والا معروف بوده و از آن برای تهیه لباس زنانه استفاده میکردند. از جمله مناطق بافت این نوع پارچه دهستان چرمه از توابع شهرستان سرایان بوده است. ضمناً در شهرستان بشرویه علاوه بر برک، چادر شبهای بسیار خوبی بافته میشده است.
این رشته امروزه در شهرهای مود، فردوس، خوسف و روستاهای خراشاد، صرآباد، آسیابان، خشک، نوزاد، میغان، سیدال از رواج نسبتاً خوبی برخوردار است.
رودوزیهای سنتی، هنر آراستن سطح رویین پارچهها
از هنرهای اصیل و سنتی ایران که به جرأت میتوان گفت از پرکاربردترین و زیباترین آنها بوده و دارای تنوع بیشماری است که بر حسب منطقه و محل کار دارای تقسیمات فرعی و ویژگیهای ساختاری منحصربفرد است. به طوریکه از نوع و روش دوخت و کاربرد رنگهای متنوع میتوان به مکان پیدایش آنها پیبرد.
رودوزیهای سنتی، هنر آراستن سطح رویین پارچهها اکثراً ساده و ارزان با بهرهگیری از نخهای الوان و با کمک سوزن و قلاب است و دست اندرکاران آن به مدد بخیههای ظریفی که بر منسوجات ساده مینشانند معمولاً تلفیق زیبایی از صبر، شکیبایی و هنر را به نمایش میگذارند.
از موارد کاربرد انواع رودوزیهای سنتی میتوان به تزئین لباس (جلوی سینه، یقه و سرآستین)، سفره قندان، جلد قرآن و عینک، ساروق و سوزنی، رومیزی، پرده و رواسبی، جانماز، کوسن، لباس نوزاد (سربند نوزاد، بند قنداق نوزاد و..)، گونی و حصیر، کیف و ساک، لباس عروس، لب طاقی و مجمعه پوش اشاره کرد.
نمدمالی
نمد که به اصطلاح نسج نابافته است با ایجاد فشار، رطوبت و حرارت ایجاد میشود. ساختن نمد براساس خاصیت جَعدیابی و دیگر پوستهای شدن الیاف پشم است. نمدمالی از جمله فنونی است که سابقاً در بیرجند و بعضی از روستاهای شهرستانهای نهبندان، سربیشه و سرایان رایج بوده که از آن جمله میتوان روستای سلم آباد سربیشه و روستای مَرَک از توابع بیرجند را نام برد.
نمد در کاربردهای زیر انداز، و کَپَنَک (کُرگوش)که لباس ویژه چوپانان منطقه می باشد کاربرد دارد.
انواع نقشههای رایج در نمدهای منطقه عبارتند از؛ نقش سه گل، پنج گل، درختچه، اشکال هندسی، خطوط، سطوح و علائم که بعضاً به نقش نام نمدمال یا صاحب نمد و اسماء مذهبی در روی نمد نیز میپردازند.
حصیربافی
حصیربافی یا بافت بوریا یکی از قدیمیترین صنایع دستی و شاید کهنترین آنهاست. نمونههای بدست آمده در بین النهرین و آفریقا گواه آنست که حصیربافی و سبدبافی نه تنها منشاء نساجی، بلکه سفالگری یا کوزهگری نیز بوده و اسناد و مدارکی در دست است که نشان میدهد نخستین زیراندازهای بشری از نی و گیاهانی که در باتلاقهای سفلای بینالنهرین میروئیده، تهیه شده و اولین سرپناهها پس از زندگی در غارها به کمک حصیر و نی پدید آمده است.
حصیربافی در منطقه خراسان جنوبی با استفاده از برگ درخت خرما در شهرستان نهبندان و بخصوص روستای دهسلم رواج دارد. که محصولات آن شامل انواع سبد و زنبیل، زیرانداز در فرمهای دایره و بیضی، حیوانات تزئینی از جمله شتر و شیلگ (محل نگهداری مواد غذایی) می باشد.
ترکه بافی
این حرفه که بیشتر اختصاص به بیرجند و روستاهای اطراف این شهرستان دارد بدلیل وجود رشته کوه باقران که منبع اصلی و اساسی مواد اولیه این هنر- صنعت است قدمتی طولانی و بیش از صد سال دارد. برای بافت انواع سبد از شاخه درختچه بادام کوهی (بادام تلخ، سافترگ) و شاخه درخت بید قرمز(سرخ بید یا مینا) استفاده میشوند که دارای چوبی ظریف و باریک با خاصیت انعطاف پذیری بالا هستند.
نمونه کالاهای ساخته شده عبارتند از انواع: تگیج سبد شِلِر زنبیل گوسبَد (جهت نگه داشتن آذوقه گاو و گوسفند) تَختَک پیش دستی شلغم شور قفس پرندگان کواره کالَک بِز است.
این حرفه در روستاهای چهارده رِزگ- خراشاد مرزآباد کفکی مزارکاهی ملک آباد کوچ و اکثر روستاهای حاشیه رشته کوه باقران رایج است.
این هنر، صنعت فصلی بوده و بیشتر در زمستان و اوایل بهار که مواد اولیه آن به وفور در طبیعت یافت می شود از رونق بیشتری برخوردار است.
سفالگری
سفالگری در منطقه خراسان جنوبی کاملاً جنبه کاربردی داشته و اکثر محصولات منطقه بدون لعاب بوده، یا به همراه لعاب ابتدایی انجام میگیرد. روستاهای شاهزیله و کوشه از مناطق قدیمی ساخت ظروف سفالی در شهرستان خوسف است.
سفالهای منطقه اکثراً تراش خورده بوده و بیشتر شامل: سبو قدح ضرب یا تنبک قلَّک جام کوزه تنور لیوان گلدان کاسه قلیان و تقار می شوند. این صنعت علاوه بر شهرهای بیرجند و خوسف در شهرستان فردوس از رواج نسبتاً خوبی برخوردار است.
سنگتراشی
این حرفه از سال 1350 توسط استاد پیشکار با کارهای معمولی بر روی سنگ در شهر بیرجند شروع شد که قبل از این تاریخ هم به صورت پراکنده در مناطقی از خراسان جنوبی رواج داشته است. در سال 1363 کار سنگ تراشی و چهره پردازی بر روی سنگ قبر توسط استاد بهلولی از خراسان رضوی (مشهد) به این استان انتقال یافت و استادکاران این رشته در گسترش آن کوشیدند. مواد اولیه مورد استفاده در این حرفه انواع سنگهای معدنی (گرانیت، مرمر و..) و رنگ می باشند.
نمونه محصولات سنگی استان عبارتند از: سنگ قبر کاسه دیزی های بدون دسته گلدان آسیاب دستی (دستاس) قندان و هاون
این حرفه در اکثر شهرستانهای استان و بالاخص در روستای چرمه از توابع شهرستان سرایان رواج داشته است.
چلنگری (آهنگری سنتی)
در گذشته ای نه چندان دور کولیهای ایرانی که اغلب آنها را آهنگران کولی می نامیدند سرگردان از جایی به جای دیگر میرفتند و با این حرفه زندگی خود را اداره می کردند. آنها با خریداری قُراضههای آهن، ابزارهای موردنیاز کشاورزان را از قبیل بیل، خیش و داس تولید میکردند. با توجه به رفت و آمد کولیهای سایر استانها به بخشی از شهرستانهای خراسان جنوبی و نظر به نیاز جامعه قدیمی به اینگونه مشاغل تعدادی از هنر دوستان به این هنر صنعت مبادرت کرده و آن را آموختند.
با ورود قطعات صنعتی، ریختهگری و تراشکاری شده که به نسبت ارزانتر و زیباتر تولید میشوند، فروش محصولات چلنگرهای استان دچار مخاطره شده و از آنجا که هزینه تأمین مواد اولیه این صنعت از جمله کک، زغال سنگ، آهن و فولاد بسیار بالا بوده و صنعتگران با دست خالی و عدم نقدینگی کافی قادر به خرید این محصولات نمی باشند، ناچار به کارهای جانبی آهنگری سنتی من جمله تعمیر و مرمت ابزار آسیب دیده روی آورده و از این طریق مایحتاج روزانه خود را به دست آورده و زندگی می کنند.
آهنگری در اکثر شهرستانهای استان بالاخص شهرستانهای بیرجند و سرایان و روستاهای دهسلم و کلاته سرخ شهرستان نهبندان رواج دارد.
خراطی سنتی
خراطی چوب از دیگر صنایع دستی بومی خراسان جنوبی است. این هنر صنعت که نوعی نازک کاری روی چوب محسوب میشود از زمانهای قدیم در این مرز و بوم رواج داشته است. خراطی به طور معمول در مناطقی از کشور رایج است که چوب در آنجا بیشتر یافت می شود، زیرا ماده اولیه و عمده این رشته زیبا، چوب است. چوب های اصلی مورد استفاده در خراطی شامل گردو، نارون، توسکا، زبان گنجشک، بید، چنار، چوب سفید، گلابی و کیکُم می باشد. در خراسان جنوبی به علت فراوانی چوب گردو، عناب و بید، خراطان منطقه بیشتر از چوب این درختان در تولیدات خود استفاده می کنند.
در سفر به هر منطقه و استانی با خرید صنایعدستی به عنوان یادگاری و یا سوغات میتوان نشانه از آن منطقه را به ارمغان برد که صنایع دستی خراسان جنوبی معرف ذوق و هنر مردمان خطه کویر است.