در گفتوگوی «افق تازه» با اقتصاددانان پیرامون اولویت سرمایه گذاری دراقتصادتشریح شد
افق تازه- گلناز پرتوی مهر: ترس، تردید، ابهام و نگرانی، صبر و انتظار و گاهی بیقراری، بیتابی و هیجانزدگی و حیرت بازار را فراگرفته است. هرکس با توجه به خصوصیات و شرایطی که دارد با شرایط جدید برخورد میکند.
بیم و امید حالتی است دربسیاری از بازارهای جهان، از جمله ایران. بیم از بدتر شدن و دشوار شدن و امید به بهبود شرایط و بهتر شدن. اوضاع را چه میبینی؟ چه کنیم؟ چه خواهد شد؟بخریم یا نخریم؟ درگفتوگوها و محاورههای مردم جاری است و جزیی از احوالپرسیها شده است. پاسخهای درست و نادرست. کارشناسی و غیرکارشناسی، کمکم کلیشهای شدهاند و عادت به کلیشهها باعث شده است تا توجه به ریشهها جدی گرفته نشود.آنها که پختهتر و دنیا دیدهتر و هوشیارترند خود را در باید و نبایدها حبس و محدود نکردهاند، بلکه به باید ها و نبایدهای مبتنی بر واقعیات نیز توجه دارند و سعی میکنند تا با رکود و بحران و شرایط موجود، منطقیتر برخورد کنند و آرامش خود را حفظ نمایند.
شرایط جدید زندگی و کسب و کار همه را وادار کرده تا در اداره کردن و دخل و خرج و دادوستدهای خود بازنگری کنند. کارشناسان، اندیشمندان و مسوولان نیز دست بهکار شدهاند تا برای کاهش آسیب و صدمات اجتماعی و راهکارهایی مناسب برای مدیریت، مخارج، موانع و منافع، ارایه دهند.
یکی از اهداف سرمایهگذای در بازار سرمایه و پول،کسب بازده و افزایش ثروت سرمایهگذاران است و تحقق این هدف از طریق اتخاذ استراتژیهای مناسب و تکنیکها و برنامهریزی امکانپذیر است.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر فعالیت در بازار سرمایه انکار ناپذیر بوده و از مهمترین اقدامات برای موفقیت در این بازار بهشمار میرود. به این منظور باید عوامل کلان داخلی و بینالمللی تاثیرگذار بر فعالیتهای اقتصادی در کشور را شناخت و مورد تحلیل قرار داد. این عوامل عبارتاند از: مسایل اقتصادی و سیاست خارجی، ثبات سیاسی، برابری نرخ ارز، ذخایر ارزی، محدودیتهای تعرفهای، بدهی خارجی و موازنه تجاری، تورم، نرخ بهره، نرخ مالیات، سیاستهای اقتصادی دولت، کسری بودجه، اشتغال.
اما یکی از عواملی که تاثیر مستقیم بر تصمیمهای سرمایهگذاران دارد، چرخه و مرحله اقتصادی است. چرخه اقتصادی که عبارت است از، بحران اقتصادی، بهبود اقتصاد، رونق اقتصادی و رکود که یک سرمایهگذار باید به آن توجه داشته باشد.
حال با برداشته شدن تحریم و ورود به فضای جدید بینالمللی، چگونه باید از منابع موجود، بهتر استفاده کنیم و چگونه به منافع خود بهطور نسبی دست یابیم؟ «تدبیر تازه»در گفتوگو با برخی از کارشناسان اقتصادی به این مساله پرداخته که در ذیل از نظرتان می گذرد.
مستخدمین حسینی:
ریسکپذیرها به سمت بورس، ریسک گریزها به سمت بانک
کسانی که شخصیتی ریسکپذیر دارند به سمت بازار سرمایه و بورس بروند، آنها که نمیتوانند ریسکپذیر باشند به سمت بازار پول و بانکها بروند.
حیدر مستخدمین حسینی، کارشناس مسایل اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار تدبیر تازه، با بیان مطلب فوق اظهار داشت: در حوزه سرمایهگذاری در بازار پول و سرمایه، عامل ریسکپذیری، تعیین کننده است. افرادی که ریسکپذیر هستند در بازار سرمایه و بورس و افرادی که ریسکپذیر نیستند در بانکها سرمایهگذاری میکنند.
وی تصریح کرد: افرادی که ریسکپذیر هستند، بهرهوری و پاداش مثبت بهدست میآورند، با وجود اینکه در بعضی از مواقع ممکن است سرمایهشان با توقف مواجه شود.
این کارشناس مسایل اقتصادی، افزود: در بازار پول ریسکپذیری وجود ندارد و نرخ سود تعیین شده است و افراد با اطمینان و بدون ریسکپذیری با میزان سود ثابت سرمایهگذاری میکنند.
مستخدمین حسینی، به خبرنگار ما گفت: تفاوت این دو بازار و سرمایهگذاری در آنها یک روند ثابت و تعریف شده دارد و در بازار سرمایه شرایط حاکم بر فضای اقتصادی کشور میزان سود را تعیین میکند.
وی خاطر نشان کرد: سرمایهگذاری بستگی به شخصیت و روحیات پسانداز کننده، دارد و به لحاظ رفتاری و شخصیت معاملهگر با سرمایهگذار آن را به سمت یکی از بازارها میکشاند.
مستخدمین حسینی، بیان کرد: در زمان تحریمها مردم به بازار سرمایه هجوم آوردند، اما در این میان دولت به دلیل انجام نظارت، قیمتها را بهدست گرفت و آنها را تعیین کرد که در نتیجه فعالان بازار عقبنشینی کردند. در نتیجه سهام بازار نزول پیدا کرده و سرمایه بورس از 150میلیارد دلار به 100 میلیارد دلار رسید.
وی با اشاره به دخالت مستقیم دولت در بورس گفت: در همه جای دنیا ، فعالیت بورس در اقتصاد رقابتی است و اگر این عامل را حذف کنیم بورس ما همانند کشورهایی مانند کوبا و کره شمالی از بین می رود.
وی نیاز فعلی بازار سرمایه را اعتماد دانست و تصریح کرد: دولت یازدهم در بدو فعالیت خود در بازار سرمایه یک عدم اعتماد سازی را ایجاد کرد و دخالت دولت در بازار سرمایه تا کنون به این نحو انجام نشده بود. به طور مثال دخالت در تعیین و قیمت گذاری خوراک پتروشیمی ها و یا جلو گیری از افزایش نرخ محصولات لبنی و سیمان هم از دیگر تصمیماتی است که در این بازار توسط دولت اتخاذ شد.
مستخدمین حسینی خاطر نشان کرد: تیر خلاص و اتفاق نادر در بازار سرمایه ما ، سهمیه بندی فروش سهام بود و این ضربه ای بود که به بازار وارد شد .
وی ادامه داد : این چه علامتی در بازارسرمایه است که وارد شدن به این بازار دست خودتان است ولی خروج از آن دیگر دست خودتان نیست .
مستخدمین حسینی در پاسخ به اینکه چه تدابیری برای بهبود این اوضاع باید اتخاذ کرد؟ گفت: اصل موضوع این است که بازار سرمایه کاملا فاقد برنامه است و دولت به این بازار عنایتی ندارد. با وجود بحثها و اعلام نظرهایی توسط مسئولان دولتی و بازار سرمایه برای بهبود اوضاع صورت می گیرد، اما عملا اقدام کاری انجام نمی شود.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه در عمل جدیتی برای مدیریت بازار سرمایه و حفظ حقوق سهامداران وجود ندارد و ماجرا به گونه ای شده است که اعتماد از بازار سرمایه رخت بربسته است، تصریح کرد: از آنچه که بازار را به جایگاه واقعی خود می رساند، غافل شده ایم. فعالان حقیقی و حقوقی بازار احساس عدم اعتماد و اطمینان را نسبت به این بازار دارند به واسطه اینکه کاری باید برای بازار صورت میگرفت که نگرفته است.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بورس و بازار سرمایه به وضعیت تعادلی برسد، باید دولت، مسئولان و وزیر اقتصاد اعتماد را به بازار تزریق کنند و از مسئولانی برای مدیریت در بورس استفاده کنند که خاک بازار سرمایه را خورده باشند اما از افرادی که در بازار حضور نداشتند و حاشیه نشین بودند، استفاده کردند و آنها را به بورس به عنوان مدیران کشاندند که این باعث موفقیت نمی شود..
کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این سئوال که برخی ها معتقدند در این شرایط وخیم بورس باید دولت اقدامات حمایتی خود را آغاز کند اما برخی دیگر معتقدند که نباید دولت در بازار سرمایه دخالت کند، نظر شما چیست؟ گفت: بازار سرمایه ما متولد شده از بازار پول است و شکل گیری این بازار از دلایل بازار پول بوده است. ۱۰ سال قبل رئیس شورای بورس، رئیس کل بانک مرکزی بود. در دولت اصلاحات هم براساس لایحه بازار غیرمتشکل پولی مسئولیت این بازار بر عهده وزیر اقتصاد بود. از سال ۱۳۴۶ تا ۱۰ سال قبل رسما هدایت و سکان بازار سرمایه بر عهده رئیس کل بانک مرکزی بود و از آن تاریخ به بعد این موضوع عوض شد.
وی ادامه داد: قانون بازار اوراق بهادار در سال ۱۳۸۴ در مجلس تصویب شد و بر اساس آن بازار سرمایه سرمایه با قواعد و آئین نامه های جدید اقدام به فعالیت های جدید کرد و این بازار نباید رها شود و لازم است که مورد حمایت قرار گیرد. بازار سرمایه ما مانند طفلی است که باید به آن برای راه رفتن کمک شود و اگر رها شود آسیب خواهد دید و این آسیب به کل اقتصاد صدمه خواهد زد؛ سرمایه گذاری کاهش، اشتغال کم و نرخ بیکاری بالا می رود، بنابراین دولت باید حساس شود.
مستخدمین حسینی با تاکید بر اینکه در این شرایط نباید برای بانکها محدودیت ایجاد کرد، اظهارداشت: لازم است که به بانکها اجازه سرمایه گذاری با مدیریت خود آنها در بازار سرمایه داده شود تا بانکها بتوانند وارد میدان شوند و با حضور و این رفع محدودیت بازار سرمایه میتواند در وهله اول به خود تکانه های جدی بدهد و در این جهت سهامداران خرد و بانکها چه خصوصی و چه دولتی هر دو منتفع خواهند شد..
ابراهیم رزاقی:
بورس، قمارخانهای بیش نیست
سرمایههایتان را به سمت تولید ببرید
سرمایههای سرمایهگذاران، اگر به سمت تولید برود، تمام مشکلات اقتصاد، از جمله بیکاری، فقر و... حل خواهد شد و منافع کلی در گرو تولیدات داخلی است.ابراهیم رزاقی، کارشناس مسایل اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار تدبیر تازه، اظهار داشت: من نمیتوانم به مردم توصیه کنم که سرمایههایشان را کجا ببرند؛ زیرا من از دید ملی به قضیه نگاه میکنم.
وی تصریح کرد: دولت باید شرایطی فراهم کند که مردم مشتاق شوند تا سرمایههای خود را به سمت تولید ببرند.
این کارشناس مسایل اقتصادی، افزود: اگرچه سود سرمایهگذاری در بخش تولید نسبت به دلالی، کمتر است و فقط منافع ملی در گرو آن است.
به اعتقاد وی، تا زمانی که دولت ارز ارزان میفروشد و دلالهای این بازار سودهای کلان میبرند، بیکاری، فقر، وابستگی به خارج و... در اقتصاد کشور حاکم است.
رزاقی در خصوص بازار پول و سرمایه، گفت: به اعتقاد من، بورس قمارخانهای بیش نیست و ریسک بسیار بالایی دارد و افراد معمولی و عادی، بازندههای اصلی این قمارخانه هستند و بانکها نیز پولهای مردم را به فعالیتهای غیرتولیدی و علیه منافع ملی سوق میدهند.وی خاطر نشان کرد: اقدام اصلی که دولت میتواند در این زمینه انجام دهد، بالا بردن میزان تولیدات است و اگر در کشور تولیدات بالا باشد، دولت میتواند توسعه اقتصادی پیدا کند و به استقلال اقتصادی برسد.این کارشناس مسایل اقتصادی، بیان کرد: برخی از مسوولان و بعضی از بانکها، اصول اولیه کار خود را فراموش کردهاند و به برخی دلالیها و مشاغل کاذب روی آوردهاند. به همین دلیل است که در کشور امکانات تولید کاهش پیدا کرده است، بهگونهای که سود تولید 30 درصد است، در حالیکه سود ناشی از دلالی در ایران بالای 50 درصد بوده، به همین دلیل بیشتر سرمایهداران کشور سرمایه خود را به بخش غیرتولیدی سوق میدهند.
مهدی تقوی:
سبد بسازید و سرمایههایتان را
به دو بخش ببرید
سرمایهگذاران میتوانند سبد بسازند، بدین معنی که با سرمایه خود اندکی سهام بخرند و مابقی را در بانکها قرار دهند تا میزان ریسک بازار سرمایه را کاهش دهند.
مهدی تقوی، کارشناس مسایل اقتصادی، در گفتوگو با تدبیر تازه، تصریح کرد: سرمایهگذاری در بورس، یک مزیت دارد ولی با ریسک بسیار بالایی همراه، اما سرمایهگذاری در بانکها بدون ریسک هستند و کسانی که میخواهند با آرامش سرمایهگذاری کنند، باید سرمایههای خود را با سود مشخص در بانکها قرار دهند.وی تصریح کرد: طی سالهای گذشته به دلیل شوکهای منفی که به اقتصاد کشور وارد شده بود و نرخهای رشد منفی و تورم 40 درصدی را وجود داشت با ورود دولت یازدهم و لغو تحریم و پسابرجام، باعث رونق بازار سرمایه شد.به گفته وی، در این دو سال اخیر، روند شاخص بورس رو به افزایش است.
این کارشناس مسایل اقتصادی در پایان اظهار داشت: البته سرمایهگذاری مردم در بخشهای مختلف بستگی به حالات و روحیات خود آنها دارد که چه میزان ریسکپذیر، چه میزان ریسکگریز و چه میزان بیتفاوت به ریسک هستند، تا بر اساس همین روحیات پولهایشان را کجا ببرند.
حیدری کرد زنگنه:
بهترین موقعیت برای سرمایهگذاری در بورس
شرایط حاکم بر فضای اقتصادی کشور این امکان را برای سرمایهگذاران بهوجود آورده تا با خرید سهام سرمایه خود را افزایش دهند.غلامرضا حیدری کرد زنگنه، کارشناس مسایل اقتصادی و رییس سابق سازمان خصوصیسازی، در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار داشت: در حال حاضر سیاستهای دولت مبتنی بر کاهش سودهای بانکی، و تک نرخی کردن ارز است. به همین دلیل بهترین راهحل برای سرمایهگذاری، خرید سهام است.وی با برشمردن مشکلات بخش تولید و عدم سرمایهگذاری در این بخش، گفت: عوامل مختلفی برای عدم رونق در بخش تولید، میتوان ذکر کرد. یک دلیل انباشت سرمایه است. دولت و بانکها به نوعی این کار را انجام میدهند. مشکل دیگری که در حال حاضر در بخش تولید وجود دارد، عدم حمایت از تولید و نداشتن فرهنگ تولید در کشور است.این کارشناس مسایل اقتصادی، افزود: این عوامل باعث جلوگیری از رشد بخش خصوصی شده است و تاثیر منفی بر تولید میگذارد.