آخرین اخبار
کد خبر : ۹۰۹۹۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۰۹ آذر ۱۳۹۸ - 30 November 2019
قصد احمدي‌نژاد براي حضور معنوي در انتخابات مجلس محرز است اما اينکه چرا او شخصا يک ليست مستقل نمي‌دهد، شايد بازگردد به هراس او از رد صلاحيت‌هاي چنين ليستي زيرا اين احتمال وجود دارد که در صورت حمايت علني احمدي‌نژاد از نامزدهاي معين، آنها رد صلاحيت شوند.

محمود احمدي‌نژاد فردي است که چهره‌اي دوگانه براي تمام اصولگرايان دارد؛ از يک ‌سو دست‌کم در دوره اول رياست‌جمهوري‌اش آن‌قدر محبوب همه اصولگرايان بود که آيت‌الله مصباح اطاعت از رئيس‌جمهور را اطاعت از خدا مي‌دانست و از سوي ديگر از مقطعي به بعد ناگهان مورد طرد اين نيروها واقع شد و يکي پس از ديگري از او برائت مي‌جستند اما احمدي‌نژاد در نگاه اصولگرايان هرچه باشد، از دامن آنها پاک نمي‌شود و اين گزاره که احمدي‌نژاد اصولگرا نيست، نه از جانب مردم و نه از سوي نخبگان سياسي قابل پذيرش نيست زيرا او در مقاطع مختلف با عنوان اصولگرايي وارد صحنه سياست شده و اگر به زعم خود اصولگرايان، او پرچم‌دار جريان انحرافي است، اين جريان انحرافي برآمده از جبهه اصولگرايي و نه هيچ جناح يا گروه ديگري است؛ بنابراين خير و شر اين فرزند اصولگرايان براي خودشان است.

البته اين گزاره آن‌قدرها هم سفت و سخت نبود زيرا عموم نيروهاي اصولگرا گرچه در ظاهر از احمدي‌نژاد دوري گزيدند اما در عمل همچنان بودند کساني که در همه اين ‌سال‌ها چشم به سرمايه اجتماعي احمدي‌نژاد داشتند؛ افرادي که معمولا با قاطبه اصولگرايان به ائتلاف نمي‌رسيدند و همواره سر ناسازگاري داشتند و در عين حال خود و نه هيچ‌کس ديگري را نماد و نمود انقلابي‌گري مي‌دانستند؛ شخصيت‌هايي که در زمان زمامداري احمدي‌نژاد جزء متعصب‌ترين حاميان او محسوب مي‌شدند.

حال گفته مي‌شود که چنين نيروهايي باز هم با تکيه بر احمدي‌نژاد سعي مي‌کنند از ريسمان او بالا بروند و خود را به صندلي‌هاي سبز مجلس برسانند؛ احمدي‌نژاد هم بي‌تمايل نيست که به عنوان يک نيروي پشت پرده و شايد حالا پدرخوانده جرياني نوظهور به‌طور غيرمستقيم بر عرصه سياست کشور تأثيرگذار باشد.

او که بعد از دوران رياست‌جمهوري‌اش به هر دري زد تا بتواند دوباره طعم قدرت را بچشد، در انتخابات رياست‌جمهوري سال 96 رد صلاحيت شد تا باور کند که اقدامات تندش از هر نظر او را مطرود کرده است؛ از اين‌رو و از آنجايي که ميل به قدرت‌طلبي در احمدي‌نژاد آرام نمي‌گيرد، او مي‌خواهد با سياست جديدي به ميدان انتخابات بيايد.

اين گمانه‌زني‌ها چندان دور از واقعيت هم نيست زيرا چند روز پيش خبر انتشار ليست مردمي پويش گام دومي دعوت جوانان انقلابي از نيروهاي متخصص ولايي براي حضور در انتخابات مجلس يازدهم منتشر شد که از ميان نام‌هاي اين ليست مي‌توان به افرادي رسيد که در دوران رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد داراي عنوان بوده‌اند؛ نام افرادي مانند احمد وحيدي (سرليست)، وحيد جليلي، علي باقري، مهدي محمدي، حسين آبنيکي، فواد ايزدي، ياسر جبرائيلي، محمدصادق کوشکي و محمدهادي زاهدي در ليست منتشرشده به چشم مي‌خورد.

علاوه بر اينها از مرتضي تمدن، عبدالرضا شيخ‌الاسلامي، سيدحسن موسوي، علي نيکزاد و علي ذبيحي به‌عنوان کانديداهاي اصلي احمدي‌نژاد در انتخابات مجلس يازدهم هم نام برده مي‌شود. وقتي به سابقه تمام اين شخصيت‌ها نگاه کنيم، درمي‌يابيم که تمام اينها در مقاطعي با احمدي‌نژاد همراه بوده‌اند و بعد از مدتي بر اساس مقتضيات سياسي از او دور شدند و حالا در ايام انتخابات دوباره رخ مي‌نمايند و چشم به سرمايه اجتماعي احمدي‌نژاد دارند.

خبرگزاري «خبرآنلاين» در گزارشي از گفت‌وگوي عباس اميري‌فر مي‌گويد که روزگاري رئيس شوراي فرهنگي و امام جماعت مسجد نهاد رياست‌جمهوري و مشاور فرهنگي نهاد رياست‌جمهوري بود. او به صراحت گفته بود که «بدون شک احمدي‌نژادي‌ها در اين انتخابات حاضر مي‌شوند که اين حضور مي‌تواند هم در قالب حلقه محدود نزديکانش باشد و هم در قالب قراردادن چهره‌هاي سفيد در يک ليست انتخاباتي تحت حمايت احمدي‌نژاد».

تمام اين گزاره‌ها نشان مي‌دهد قصد احمدي‌نژاد براي حضور معنوي در انتخابات مجلس محرز است اما اينکه چرا او شخصا يک ليست مستقل نمي‌دهد، شايد بازگردد به هراس او از رد صلاحيت‌هاي چنين ليستي زيرا اين احتمال وجود دارد که در صورت حمايت علني احمدي‌نژاد از نامزدهاي معين، آنها رد صلاحيت شوند.

نکته ديگري که درباره احتمال حضور غيرمستقيم احمدي‌نژاد در انتخابات مطرح مي‌شود، نزديک‌شدن نيروهاي جبهه پايداري به اوست. پايداري‌ها در تمام اين ‌سال‌ها نشان‌ داده‌اند که تنها در پوسته ظاهري همراه با اصولگرايان سنتي هستند و در هسته محتوايي اختلافات عميقي ميان ايشان و قاطبه اصولگرايان وجود دارد. پايداري‌ها که در دوران قدرت احمدي‌نژاد مهم‌ترين حاميان او به شمار مي‌رفتند، در همه اين ‌سال‌ها گرچه در ظاهر با او همراهي نکردند اما همچنان بخشي از سرمايه اجتماعي خود را با نزديک‌نشان‌دادن خود به احمدي‌نژاد کسب مي‌کردند و اين دور و نزديک‌شدن‌هاي پايداري به احمدي‌نژاد در مقطع هر انتخابات بيشتر محسوس مي‌شود؛ چنانچه اخيرا هم روح‌الله حسينيان از احتمال قوي اقبال اجتماعي بالا به احمدي‌نژاد گفته بود. با قرائن موجود مي‌توان دريافت که ممکن است در حضور غيرمستقيم احمدي‌نژاد در انتخابات پايداري‌ها نقش مهمي داشته باشند؛ چنانچه مرتضي طلايي هم گفته بود «پايداري منهاي احمدي‌نژاد فاقد موضوعيت است و تنها شامل چند نفر است؛ پايداري با احمدي‌نژاد معنا پيدا مي‌کند».

نکته ديگر اين است که شايد به‌ائتلاف‌نرسيدن نيروهاي پايداري در اين دوره از انتخابات را بتوان به سياست‌هاي انتخاباتي پشت پرده آنها با احمدي‌نژاد نسبت داد. اين گزاره قطعي نيست و صرفا مي‌توان آن را به عنوان يک گمانه‌زني مطرح کرد زيرا در گذشته هم نيروهاي اين طيف با اصولگرايان اختلافات عميقي داشته‌اند اما با درنظرداشتن سخنان عجيب سقاي‌بي‌ريا که چندي‌‌پيش به طور کلي پايداري را جداي از اصولگرايي دانسته بود، مي‌توان همان خط و ربط‌هايي را مشاهده کرد که چندسالي است شخص احمدي‌نژاد در پيش گرفته است.

سخنگوي جبهه پايداري گفته بود: «زمان گفتمان اصولگرايي اندکي منسوخ شده و اکنون گفتمان نيروهاي انقلاب مطرح است بنابراين جبهه پايداري اساسا کاري با اصولگرايي ندارد؛ هر شخصي ارزش‌هاي انقلابي را قبول داشته باشد ما نيز او را قبول داريم. البته اين به اين معنا نيست که اصولگرايي را قبول نداشته يا رد کنيم؛ ما نمي‌گوييم آنها نبايد باشند بلکه آنها را مي‌پذيريم اما مسئله اين است که فاصله هر دوايري تا مرکز، دور و نزديک است.

متأسفانه برخي اصولگرايان در پي طرد هستند اما در پي طرد ديگري نيستيم و به دنبال تعامل هستيم».به هر روي به نظر مي‌رسد که احمدي‌نژاد بناي حضور غيرمستقيم در انتخابات را دارد اما اينکه او و کساني که مورد حمايت او قرار دارند و احتمالا ادامه‌دهندگان تفکر او خواهند بود، چقدر شانس حضور در عرصه انتخابات را دارند و تا چه اندازه صلاحيت‌شان تأييد مي‌شود، بحث ديگري است که براي پاسخ به اين پرسش بايد تا روز اعلام صلاحيت‌هاي نامزدهاي انتخاباتي منتظر ماند.

برچسب ها: احمدي‌نژاد
عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: