کد خبر : ۷۷۵۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۳ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ - 05 March 2019
"در کنفرانس اخیر در ورشو دولت امریکا با هدف ایجاد شکاف بیشتر در جبهه اروپایی‌ها و تشکیل ائتلاف ضدایران با همراهی اسرائیل و عربستان سعودی و امارات کاری کرد تا پروژه تغییر حکومت در ایران را تسریع کند. اما این ایده‌ای واقع‌گرایانه نیست علیرغم تمام چالش‌هایی که ایران با آن مواجه است. غرب به جای تشدید تضاد با ایران و اعتبار بخشیدن به تندروها باید به فرمول جامعی برای حل و فصل تهدیدهای منطقه‌ای برسد. "
"خاویر سولانا" نماینده عالی سابق سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا در یادداشتی در سایت اروپایی "پروژه سندیکایی" که چهره‎های مهم سیاسی اروپا در آن می‌نویسند، درباره ایران و چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می‎نویسد: "در سال 1971 میلادی رهبران بزرگ جهان از "تیتو" رییس جمهوری یوگسلاوی تا شاهزاده موناکو تا "اسپیرو انگرو" معاون رییس جمهوری امریکا و "نیکلای پادگورنی" رییس جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی در تخت جمشید پایتخت باستانی نخستین امپراتوری ایران حاضر شدند تا در جشنی که محمدرضا پهلوی تدارک دیده بود، سالگرد 2500 سالگی شاهنشاهی آن کشور را شاهد باشند. اما کمتر از هشت سال بعد، ایران رهبر جدیدی را به خود دید: آیت‌الله (امام) خمینی که آن جشن را "شیطانی" خواند. پیش از انقلاب 1979 میلادی او در ترکیه و عراق و در نهایت در پاریس در تبعید به سر می‌برد. او شاه و رژیم او را متهم به غربگرایی و وابستگی به امریکا کرده بود.

در ادامه این یادداشت آمده است: در سال 1953 میلادی امریکا و بریتانیا مصدق نخست‌وزیر قانونی و منتخب ایران را در جریان کودتایی سرنگون کردند و شاه به قدرت بازگشت. مصدق خواستار محدود شدن قدرت و اختیارات شاه بود. این رویداد در دوران جنگ سرد نخستین عملیات آمریکا برای از میدان به در کردن یک رهبر در کشوری دیگر بود اما قطعا آخرین آن نبود. از ان زمان تاکنون ایالات متحده روند مداوم سیاست تغییر رژیم را در پیش گرفته است. این موضوع سبب شده تا روابط واشنگتن با مناطق کلیدی جهان به خصوص خاورمیانه مسموم شود.

سولانا: سعید جلیلی در مذاکرات دائما می‌گفت پایش را در جنگ از دست داده و غرب را مقصر می‌دانست| نشست ورشو و اقدامات مشابه تنها به نفع تندروها تمام می‌شود| روحانی و تیم‌اش با مهارت دیپلماتیک خود به حصول برجام کمک کردند

در مورد ایران، کودتای 1953 میلادی باعث از بین رفتن مشروعیت داخلی شاه شد و به سرکوبگری بیشتر دامن زد که خود بذر انقلاب 1979 را کاشت. در فوریه پس از انقلاب، روابط دیپلماتیک ایران و امریکا قطع شد؛ آن هم پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط گروهی از دانشجویان ایرانی که طرفدار رهبر انقلاب بودند. آنان 52 گروگان امریکایی را به مدت 444 روز در سفارت نگه داشتند. آنان از دولت جیمی کارتر رییس جمهوری وقت امریکا خواستند تا شاه که برای درمان بیماری‌اش در امریکا بود را اخراج کرده و به ایران بازگرداند. این خواسته محقق نشد. در نهایت، گروگان‌ها پس از ریاست جمهوری ریگان آزاد شدند و شاه در مصر فوت کرد. پس از آن، عراق در دهه 80 میلادی به ایران حمله کرد و جنگ خونین هشت ساله‌ای در جریان بود. جنگی که در آن امریکا و حتی شوروی از صدام حمایت کردند و در نهایت به بن بست رسید. حدود نیم میلیون ایرانی و عراقی جان خود را از دست دادند. تلفات در طرف ایرانی بیشتر بود چرا که صدام از سلاح شیمیایی استفاده می کرد. سلاح‌هایی که پیامدهای فیزیکی و روانی شدیدی را به همراه داشتند."

سولانا که پیشتر دبیر کل ناتو نیز بوده است در ادامه می‌نویسد: "این موضوع تا سال 2002 میلادی ادامه یافت. وضعیت ژئوپولیتیک منطقه تغییر کرده بود. امریکا نه تنها از صدام روی برگردانده بود که در حال آماده شدن برای حمله به عراق بود. این موضوع منافع استراتژیک ایران را به شکل قابل توجهی تامین کرد هر چند که بوش رییس‌جمهوری وقت امریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد. در آن زمان من نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی و امنیتی مامور آغاز مذاکرات هسته‌ای با ایران بودم. در آن زمان "حسن روحانی" طرف مذاکره با من بود؛ فردی که اکنون رییس جمهور ایران است. در آن زمان ما به یک تفاهم اولیه رسیدیم اما انتخاب "محمود احمدی‌نژاد" در سال 2005 میلادی به عنوان رییس‌جمهوری تازه ایران این روند را متوقف کرد و زمانی که "سعید جلیلی" در مقام مذاکره کننده قرار گرفت، این موضوع تشدید شد. جلیلی در جریان مذاکرات دائما به ما یادوری می‌کرد که در طول جنگ ایران و عراق پای خود را از دست داده است و غرب را به خاطر این موضوع سرزنش می‌کرد. زمانی که روحانی به عنوان رییس‌جمهوری ایران در سال 2013 میلادی انتخاب شد ایران تمایل به بازگشت به جامعه بین المللی نشان داد. روحانی انسجام فکری و مهارت لازم برای استفاده از این فرصت را داشت. برجام نقطه عطف دیپلماتیکی بود که پس از دهه‌ها ناآرامی حاصل شد. اما پس از آن ترامپ در آمریکا رییس جمهوری شد و به طور یکجانبه تصمیم به خروج آمریکا از برجام گرفت. دولت او تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کرد و شرکت‌های خارجی معامله کننده با ایران را تهدید به اعمال مجازات‌های تحریمی امریکا کرد. اکنون اروپایی‌ها مجبور هستند بر روی برجام تاکید و تکیه کنند".

سولانا در بخش پایانی این یادداشت می‌نویسد: "در کنفرانس اخیر در ورشو دولت امریکا با هدف ایجاد شکاف بیشتر در جبهه اروپایی‌ها و تشکیل ائتلاف ضدایران با همراهی اسرائیل و عربستان سعودی و امارات کاری کرد تا پروژه تغییر حکومت در ایران را تسریع کند. اما این ایده‌ای واقع‌گرایانه نیست علیرغم تمام چالش‌هایی که ایران با آن مواجه است. غرب به جای تشدید تضاد با ایران و اعتبار بخشیدن به تندروها باید به فرمول جامعی برای حل و فصل تهدیدهای منطقه‌ای برسد. در حالی که دهه‌ها خصومت با ایران ثمری نداشت دوره اخیر تعامل و مذاکره منجر به توافق هسته‌ای تاریخی با آن کشور شد. این رویکرد موثرتری است".
برچسب ها: سولانا ، سعید جلیلی
عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: