آخرین اخبار
پربازدیدترین
کد خبر : ۵۲۱۵۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۵ - ۲۳ دی ۱۳۹۶ - 13 January 2018
در خانه‌ ماندم‌. یکی‌ از کلاسورهای‌ فیشهای‌ ”کلید قرآن“ را فاطی‌ از حزب‌آورده‌ که‌ روی‌آن‌ کار کنم‌. کار بزرگی‌ است‌ که‌ قسمت‌ اساسی‌ آن‌ را در زندان‌انجام‌ داده‌ام‌. مراحل‌ بعدی‌ رافرصت‌ نمی‌کنم‌. گروهی‌ از حزب‌، روی‌ آن‌ کارمی‌کنند، ولی‌ نیاز به‌ مدیریت‌ مستقیم‌ خودم‌دارد، که‌ متأسفانه‌ فرصت‌ نیست‌.آقای‌ [محسن‌ ] دعاگو کمک‌ می‌کنند، ولی‌ کافی‌ نیست‌.

از دفترم‌ در مجلس‌، اطلاع‌ دادند که‌ در دشت‌ عباس‌، نیروهای‌ ما پیشروی‌داشته‌اند. هنوزتأیید نشده‌. مقداری‌ درباره‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌، از دفترچه‌یادداشتهای‌ منبرهای‌ قبل‌ ازپیروزی‌، برای‌ خطبه‌های‌ آینده‌ نماز جمعه‌ مطالعه‌کردم‌.

سال61
ساعت پنج‌ بلند شدم‌. پس‌ از نماز مشغول‌ مطالعه‌ شدم‌. ساعت‌ هشت‌ آقای‌ مرتضی‌ الویری‌ آمد و از اینکه‌ آقای‌ اکبرپرورش‌ [وزیر آموزش‌ و پرورش‌] آقای‌ نوروزی‌ دماوندی‌ را از معاونت‌[وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌] به‌ خاطر گزارش‌ بازرسی‌ کل‌ کشور عزل‌ کرده‌، گله‌ داشت‌. در جلسه‌علنی‌، لایحه‌ تعیین‌ تکلیف‌ اموال‌ فراریان‌ تصویب‌ شد. به‌ خاطر شلوغ‌کاری‌ آقای‌ خلخالی‌ اوقات‌تلخی‌ کردم‌. در تنفس‌ برای‌ مسئولان‌ مرکز آموزش‌ غدیر اصفهان‌ که‌ بسیجی‌ها را تعلیم‌ می‌دهند،صحبت‌ کردم‌.

سال62
گروهی‌ از اساتید و مدیران‌ دانشگاه‌ باختران‌ آمدند. گزارشی‌ دادند و برای‌ مسکن‌ اساتید ونیازهای‌ دیگرشان‌، حمایت‌ می‌خواستند. پدر پاسدار شهیدم‌ «شیخان‌» همراه‌ همسر و پدر زنش‌آمدند؛ بر سر نگهداری‌ فرزند شهید، به‌ همین‌ زودی‌ اختلاف‌ پیدا کرده‌اند. این‌ مشکل‌ عمومی‌ شهدااست‌ که‌ معمولا بین‌ همسران‌ شهدا و خانواده‌ پدر شهدا اختلاف‌ می‌شود؛ بیشتر به‌ خاطر مسائل‌مادی‌ و گاهی‌ معنوی‌ است‌.

سال63
عصر، آقایان‌ [علی‌] شمخانی‌ [قائم‌ مقام‌ فرمانده‌ کل‌ سپاه‌] و [محسن‌] رفیق‌دوست‌ [وزیر سپاه‌پاسداران‌] آمدند. آقای‌ رفیق‌دوست‌، گزارش‌ پیشرفت‌ کارهای‌ تدارکاتی‌ عملیات‌ را داد. آقای‌شمخانی‌ هم‌ درباره‌ تهیه‌ مسکن‌ برای‌ افراد سپاه‌، کمک‌ خواست‌ و گزارش‌ اظهارات‌ طبیب‌مخصوص‌ صدام‌ که‌ به‌ ایران‌ پناهنده‌ شده‌ را داد. او مطالب‌ جالبی‌ درباره‌ حرفهای‌ صدام‌ گفته‌ که‌ ازمصاحبه‌ او، فیلم‌ تهیه‌ شده‌ است‌.
این‌ شخص‌ از افراد سرشناس‌ اروپایی‌ است‌ که‌ بعد از جنگ‌ [جهانی‌ دوم‌] تاکنون‌ در فرانسه‌[مقیم‌] است‌ و از شهود دادگاه‌ [سران‌] نازی‌ها است‌. فرانسه‌ او را به‌ عنوان‌ طبیب‌ مخصوص‌ صدام‌ فرستاده‌ است‌ که‌ به‌ خاطر اختلافی‌ که‌ با صدام‌ پیدا کرده‌اند، به‌ ایران‌ آمده‌ است‌؛ ممکن‌ است‌[پناهندگی‌ او به‌ ایران‌] مرموز باشد. موافقت‌ شد که‌ مصاحبه‌اش‌ پخش‌ شود و با آقای‌ خامنه‌ای‌ هم‌،تلفنی‌ مشورت‌ کردم‌

سال64
آقای ملک‏پور نماینده زردتشتیان در مجلس آمد. گزارش سفرش به آمریکا را داد. با پیشنهاد خودش برای پیدا کردن اسلحه رفته و دست خالی برگشته بود. از حساسیت آمریکایی‏ها در مورد امام، آیت‏الله منتظری، من و [موسوی]خوئینی‏ها می‏گفت. بعد از نماز مغرب اخوی محمود که از سوریه آمده، از وضع پیش آمده در مورد گروگانهای فرانسوی نگران بود و می‏گفت گروگان‏گیرها قولهایی به حافظ اسد [رئیس‏جمهور سوریه] داده‏اند که عمل نشده است. می‏گویند اول باید فرانسوی‏ها اقدام به آزاد کردن اسرای آنها در پاریس کنند. درباره جنگ و خریدهای جنگ و مسائل مربوطه هم اقداماتی داشتیم.

سال65
آقای روحانی اطلاع داد که به آقای صدیق فرمانده نیروی هوایی گفته‌اند در بیمارستان به صورت ظاهر بستری شود، تا تکلیف مساله [سرهنگ عابدی] خلبان رئیس ستاد نیرو که با اجازه شخص صدیق به لندن رفته و خانواده‌اش را برده و احتمالاً از ترس تعقیب یک اتهام برنمی‌گردد، روشن شود. عصر آقای روحانی و آقای ترابی، برای بررسی برنامه عملیات ارتش به غرب رفتند. امروز هم عراق به شهرها، حمله وسیع با بمباران و پرتاب موشک داشته است. مهمترین حربه‌اش را به کار گرفته. تعداد شهدا تا امروز ۱۵۰۰ نفر است.

سال66
بعد از نماز مغرب به دفتر آقای رئیس جمهور رفتم. سرماخوردگی دارند. دکتر ولایتی هم بود. درباره سفر به پاکستان و مذاکره با ضیاء الحق برای هماهنگی در تحکیم روابط با چین و ایجاد راهی به سوی چین، برای شرایط محاصره دریایی صحبت کردیم. هم پاکستان و هم چین از ما این را خواسته‌اند و قرار شد ایجاد خط لوله گاز از ایران به سوی شرق - هند و چین - از طریق پاکستان هم مطرح شود و نیز وقت تشکیل جلسه معاونان وزرای خارجه ایران و شورای هماهنگی خلیج‌فارس و سپس جلسه وزرای خارجه برای تحسین روابط را تعیین کنند.
چون آقایان خامنه‌ای و نخست وزیر هردو مریض بودند، جلسه سران قوا نداشتیم. شب به خانه آمدم. عفت به منزل محسن رفته بود. خانه خلوت است. یاسر در جبهه است و مهدی به کرج رفته. تنها شام خوردم.

سال67
آقای نظران آمد. درباره اماکن مورد اختلاف ارتش و سپاه و همچنین کمک به اسرای تواب عراقی صحبت شد. جمعی از معاونان عملیاتی سپاه های کشور آمدند. آقای [مصطفی] ایزدی [مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه] از طرف آنها حرف زد و من برای آنها درباره وضع فعلی جنگ و صلح صحبت کردم و گفتم باید آماده باشند. احتمال تجدید جنگ، گر چه بعید است، ولی وجود دارد. از کمبودها و ضعف روحیه ها و کمی انگیزه گفتند.
سرشب تیمسار [مصطفی] ترابی آمد. درباره حفاظت و نیازها و مسئله ارتش و سپاه صحبت شد. آقای علی جنتی آمد. درباره دفتر و کارهای جاری صحبت شد. ساعت هشت و نیم شب به خانه آمدم.

سال68
برای نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. هوا سرد بود و خطبه‌ها طولانی شد .
ظهر بچه‌ها جمع بودند. عصر احمدآقا گزارشی از سفر به زاهدان داد. لزوم توجه به وضع مناطق فقیر نشین زاهدان و ضرورت توجه به علمای اهل سنت را گفت. همچنین ملاحظاتی درباره روابط رهبری و خط 3 و به اظهارات من در تأیید این روش داشت.

سال69
عصر شورای‌عالى امنیت ملى جلسه داشت. دربارة تقاضاهاى عراقى‌ها بحث کردیم. قرار شد در حد پذیرش هواپیماهاى مسافربرى آنها و عدم سخت‌گیرى درخصوص رفتن غذا و دارو به صورت غیر رسمى به عراق، در مقابل تحویل منافقین موافقت شود. همچنین قرار شد در مورد ایجاد روابط سیاسی با عربستان سعودی، با پذیرش شرایط ما در حج، شامل عدد[= تعداد حجاج اعزامی] ، [راهپیمایی‌] برائت[از مشرکین] و [پرداخت] دیه[شهدای حج سال 1366]، اقدام شود. اردوگاه‌ها و مراکز درمانى و امداد نیز در مرزها، براى پذیرش مجروحان و آوارگان جنگ، با همکارى صلیب سرخ جهانى ایجاد گردد.
شب با احمدآقا مهمان رهبری بودیم. همان بحث‌هاى جلسه شورا مورد مذاکره و تصویب رهبرى قرار گرفت. به خانه آمدم. همشیره‌ها - فاطمه و طاهره- هم بودند.

سال70
عصر در جلسه هیات دولت شرکت کردم. مسایل الجزایر و همچنین مساله ادغام وزارتخانه‌هاى صنعتى مورد مذاکره بود. شب میهمان آیت الله خامنه اى بودم. دربارة همکارى با اوکراین، ایرلندى ها، ترکیه، بوسنى و هرزگوین و مسایل الجزایر مذاکره و تصمیم گیرى شد؛ ایشان دچار آنفولانزا بودند و تب داشتند.

سال71
آقاى [محمدجواد] لاریجانى، نماینده تهران آمد. با توضیح ضرورت و فواید رفع تشنج با آمریکا، از مواضع افراطى حاکم بر جامعه انتقاد و چاره‌جویى داشت. خواست که من هم باب مذاکره انتقادى با سران غرب را باز کنم. نامه‌اى که در جواب بیانیه سران دوازده کشور اروپایى تهیه کرده‌ام، خواند و آن را براى مقصود وافى دانست. متن نامه را براى مشورت به رهبرى هم فرستادم؛ به شدت تحسین کردند.


عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: