همه چیز با یک تلنگر به ظاهر اقتصادی شروع میشود. تلنگری که شاید سادهترین و تحریککننده ترین مسیر برای مردم باشد تا نسبت به وضعیت کنونی معیشت و اقتصاد ایران اعتراض کنند. همه میخواهند به دولت بفهمانند که اقتصاد ایران اوضاع خوبی ندارد و هوای کاسبی ابری است؛ اما حداقل نه به قیمتی که باعث بدترشدن وضعیتشان تمام شود.
ناآرامی های اخیر در تهران و برخی از شهرهای کشور را الان دیگر نمیتوان یک اعتراض اقتصادی- معیشتی دانست. موضوع دیگر سیاسی- امنیتی شده است. اکنون برخی دشمنان، میخواهند بار دیگر از مردم برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده و مردم را سپر بلای خواستههایشان کنند؛ عدهای هم از داخل البته، آب به آسیاب دشمن می ریزند. اکنون پای صحبت هر یک از مردم این مرز و بوم که بنشینی این را می توان به خوبی دید که آنها دیگر دلشان نمی خواهند که امنیتشان از بین برود و دوباره به اوضاعی برگردند که روزهای خاکستری را برای همه بخشهای زندگی شان رقم می زند؛ به خصوص کسانی که کسب و کاری برای خود به راه انداخته اند و در همه بدی های آبوهوای کسب و کار این روزهای اقتصاد ایران، برای خود دکه و دکانی راه انداخته اند.
حداقل همه می دانند که اقتصاد بیش از هر بخش دیگری، نیاز به آرامش دارد و از دری که آشوب و ناامنی وارد می شود، از در دیگر سرمایه و سرمایهگذار خارج خواهد شد. این را از شاخصهای اصلی اقتصاد ایران در روزهای اخیر به خوبی میتوان دید. شاید بهترین دماسنج ها برای سنجش یک بازار، در سایه آرامش می توانند بالا و پایینشدن شاخص های کوتاه مدت یک اقتصاد باشد که خود را در بازارها نشان می دهد. بازارهایی که آنقدر سنسورهای حساسی به اتفاقات دور و بر خود دارند که شاید کمتر کسی باورش شود که این یک موجود بی جانی است که تنها با اپراتوری انسانها، جان می گیرد.از روز پنجشنبه که ناآرامیها در کشور آغاز شده است، بسیاری از روندهای خوب اقتصاد ایران رو به توقف رفته و برخی از آنها حتی پا را هم فراتر گذاشته اند و رشد منفی را آغاز کرده اند. برخی ها در این آشوب، با نااطمینانی نسبت به عکس العمل افرادی که اغتشاش را سرلوحه کار خود قرار دادهاند، کرکره ها را پایین کشیده و حتی اینقدر هم اطمینان ندارند که آیا باید به کاسبی خود ادامه دهند یا از ترس آسیب های بیشتر آن را متوقف می کنند.
این را نه تنها در کسب و کارهای خیابانی و مغازه ها می توان دید، بلکه در همین چند روزی که برخی به بهانه اوضاع بد اقتصادی وارد میدان شده و شعار می دهند، شاخص های بورس و بازارهایی مثل سکه و ارز هم با مشکل مواجه شده اند که به طور قطع، دود آن به چشم همه مردم و از جمله معترضان به اوضاع اقتصادی خواهد رفت. حتی برخی از افرادی که با دستفروشی زندگی خود را می گذرانده یا رستورانی را برای گذران زندگی خود و کارگرانشان برپا کرده بودند هم در برخی نقاط شهر که درگیر این ناآرامی ها شده است، دچار مشکل شده اند. در عین حال شاخص بورس هم که روزها افزایش را تجربه کرده بود و داشت به برپا کردن جشن ورود به کانال 100 هزار واحدی نزدیک میشد هم، تحت الشعاع قرار گرفت و قرمز پوش شد.
همانطور که بسیاری شاخص بورس را دماسنجی برای اوضاع اقتصاد ایران می دانند، همانطور که بورس هم در روز یکشنبه و در پایان معاملات شاخص با افت بی سابقه 1700 واحدی به کانال 95 هزار وارد شد و افت شدیدی را تجربه کرد؛ اگرچه در روز گذشته این افت اندکی جبران شد و 650 واحد افزایش یافت؛ اما به هرحال به صورت مقطعی هم که شده افت شاخص به میزان 1700 واحد صورت گرفت و تنها تا پایان معاملات روز گذشته، 650 واحد از این افت جبران شده است. همین موضوع کافی بود تا به خوبی نشان دهد که دود این ناآرامی ها به چشم چه کسی خواهد رفت و مردم هستند که با امیدهای بسیار، سرمایه های خرد خود را به بازار بورس آورده اند. به موازات افت شاخص بورس هم، نرخ سکه با افزایش چشمگیر 23500 تومانی مواجه شده و حبابی که در حال تخلیه بود، باز هم به بازار بازگشت؛ به نحوی که روز یکشنبه قیمت 25 هزار تومان و روز دوشنبه قیمت 23500 تومان افزایش یافت.
پس به طور قطع باید نگران تورم ناشی از آن در هفته های آینده بود. این در شرایطی است که شاید در همان روزهایی که این ناآرامی ها به بهانههای اقتصادی آغاز شد، قرار بود برخی قراردادهایی منعقد شود که باعث اشتغالزایی برای عده ای شود که با امید فراوان منتظر یافتن شغلی بوده و از سوی کارفرما، پذیرش شده بودند و اکنون با هاله ای از ابهام نسبت به آینده خود روبهرو هستند.
یا شاید بسیاری از سرمایه گذاری ها قرار بود که در روزهای آینده از سوی خارجی ها و کمپانی های خرد و کوچک خارجی یا حتی بزرگ و قدرتمند در ایران منعقد شود و اکنون به دلیل همین ناامنیها و ایران هراسی جرات حضور در ایران را ندارد.
در این میان، آسیبهایی را که به اموال عمومی در این ناآرامی ها وارد شده و هزینه آن را باز هم باید مردم عادی بپردازند نباید نادیده گرفت؛ بهخصوص در اوضاع و احوالی که وضعیت درآمدی و بودجه دولت هم با مشکلاتی مواجه هست و هر نوع هزینه سربار می تواند دردسرساز شده و تا مدتها جبران نشود.
پس شاید قربانیان اصلی ناآرامی های اخیر را درست بتوان مردمی دانست که باز هم با مشکلات بسیار، باید با یک اوضاع بدتر اقتصادی نسبت به قبل، مواجه هستند. پس بهتر است مردم با اندیشه بیشتری نسبت به هر گونه تصمیم گیری یا قضاوت در خصوص بیان اعتراضات خود عمل کنند و درگیر برخی عناصری نشوند که پیشرفت ایران، خاری در چشم آنها است و می خواهند در این میان منافع خود را ببرند. بالاخره کم نیستند کسانی که می خواهند ایران را درگیر نزاع کرده و خود از تغییرات و نوسانات نفت و طلا و کاهش ارزش دارایی های ایران و ایرانی ها سود می برند.