نتایج یک پژوهش نشان میدهد که اینستاگرام از نظر آسیبرسانی ذهنی به کاربران در رده نخست قرار دارد.
به گزارش
افق تازه، نتایج یک مطالعه جدید که توسط انجمن سلامت اجتماعی منتشر شده، پلتفرمهای مختلف در این زمینه را با یکدیگر مقایسه کرده و تاثیرات هر یک از شبکههای اجتماعی مجازی بر سلامت ذهنی و روحی افراد را ارزیابی کرده است. در نظرسنجی انجام شده توسط این موسسه، 1479 نفر در سنین بین 14 تا 24 سال شرکت کردند و طی آن به منفورترین شبکههای اجتماعی بر اساس 14 معیار مختلف از جمله اضطراب، تنهایی، افسردگی و خشونت رأی دادند. به گزارش آیتیران، پلتفرمهایی که در آنها از تصاویر استفاده میشود، در رده بدترینها قرار میگیرند و طبق همین الگویی که انتظار میرفت، اینستاگرام بهعنوان بدترین شبکه اجتماعی از لحاظ آسیبرسانی به سلامت ذهنی کاربران انتخاب شد. دیگر شبکههای اجتماعی این فهرست شامل فیسبوک، یوتیوب و اسنپچت میشد.در پی انتشار این نتایج، کارشناسان و متخصصان سلامت اجتماعی به پلتفرمهای مختلف اعلام کردهاند که متدهای بهتری در جهت پشتیبانی و محافظت از سلامت ذهنی کاربران بهکار بگیرند. با اینکه تذکر دادن به این شبکههای اجتماعی در جهت بهبود متدهای محافظت از سلامت ذهنی کاربران، امری کاملاً پسندیده است، اما درعینحال روشهای انجام این کار هم میتوانند قابل بحث باشند.
برای مثال طی این نظرسنجی، حدود 70درصد از شرکتکنندگان پیشنهاد کردند که شبکههای اجتماعی از طریق نوتیفیکیشنهای درون برنامهای به کاربرانی که مدتهاست از یک شبکه اجتماعی استفاده میکنند، هشدار دهند و آنها را از مضرات و صدمات روحی که اعتیاد به شبکههای اجتماعی میتواند به همراه داشته باشد مطلع سازند. جدا از اینکه استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی تنها به خود کاربر مربوط میشود و کسی حق دخالت در سلایق مجازی افراد را ندارد، اما یک هشدار ناقابل برای اینکه کاربر بفهمد چه مدت در شبکههای اجتماعی فعالیت عمیق داشته، فکر بدی به نظر نمیرسد و میتواند بهعنوان یک زنگ خطر مناسب برای افراد نامطلع از این قضیه که مدتهاست به نمایشگر دستگاه خود زل زدهاند محسوب شود. حال از آنجایی که اخبار و اطلاعات در شبکههای اجتماعی بدون سانسور و بیپرده بهاشتراک گذاشته میشوند و گاهی اوقات افراد را با حقایق بسیار ناخوشایندی درباره دنیای اطراف آشنا میکنند و با توجه به اینکه گاهی حتی برخی از چهرههای معروف برای استراحت بهطور موقت از شبکههای اجتماعی خارج میشوند، به نظر میرسد یک زنگ خطر کوچک یا یک نوتیفیکیشن ساده میتواند خیلی از افراد را از این خواب مجازی بیدار کند و باعث شود افراد حداقل یک مدت کوتاه خودشان را از سیاست، زندگی افراد مشهور، استانداردهای زیبایی و حتی مقایسه زندگی شخصی با زندگی مصنوعی و غیرواقعی افراد در دنیای مجازی دور نگهدارند و کمی به زندگی در دنیای واقعی بازگردند.
راه پیشنهادی بعدی این است که پلتفرمهای اجتماعی تصاویر مرتبط با فشن و تبلیغات را که از لحاظ ظاهری ویرایش شدهاند، مشخص کنند. این کار یک قدم بزرگ در جهت مقابله با استانداردهای غیر واقعی مد و زیبایی است که صنعت مد و فشن همواره در شبکههای اجتماعی آنها را تبلیغ و عرضه میکنند. چنین اقدام مشابهی درحالحاضر در راستای مقابله با تبلیغات مد و زیبایی در مجلههای فرانسه انجام شده و تبلیغکنندگان مد و زیبایی درصورتیکه تصاویر را بدون اطلاع به خوانندگان روتوش کرده باشند، مجرم شناخته خواهند شد. البته منتقدان عقیده دارند که این اقدام در تمامی زمینههای رسانهها بایستی اجرایی شود چراکه در حال حاضر تنها تبلیغکنندگان موظف به انجام چنین کاری هستند و تصاویر افرادی که در مجلات درباره آنها مطلبی منتشر میشود، هواره روتوش و ویرایش میشوند و تا حدودی همان تاثیرات منفی تبلیغات زیبایی و مد را بر خوانندگان میگذارند. حال درباره شبکههای اجتماعی مجازی گفته میشود که بهتر است تصاویری که در آنها چهره یا اندام فرد روتوش یا ویرایش شده، یا یک علامت یا کد خاص در کنار عکس پروفایل صفحه منتشرکننده تصویر، مشخص شوند تا از این طریق افراد از طبیعی یا غیرطبیعی بودن تبلیغات آگاه شوند. البته باید دید این قوانین تا چه حد جدی اجرا خواهند شد و آیا جزای کیفری برای سرپیچی از اینچنین قوانین برای تبلیغکنندگان در شبکههای مجازی در نظر گرفته میشود و همچنین آیا این قوانین شامل اکانتهای شخصی چهرههای مشهور و دیگر کاربران هم میشود یا خیر؛ اما در کل باید این حقیقت را بیان کرد که آگاهی یافتن کاربران از آنچه در دنیای مجازی حقیت دارد و آنچه حقیقت ندارد، میتواند در نگرش آنها نسبت به چهره واقعی افراد و تبلیغات اینچنینی تأثیر زیادی داشته باشد.
مطمئناً یکی از جنجالیترین ایدهها در جهت ایجاد تغییرات در ساختار شبکههای اجتماعی مجازی این است که پلتفرمهای اجتماعی بایستی کاربرانی را که از لحاظ سلامت روانی دچار مشکل هستند، شناسایی کرده و صفحاتی را که از ایدههای این دسته از افراد پشتیبانی میکنند نیز با احتیاط کامل زیر نظر بگیرند. در ایالات متحده، فیسبوک الگوریتم جدیدی را بهصورت آزمایشی راهاندازی کرده که افراد دارای نشانههای افسردگی را شناسایی میکند و آنها را در تماس با مؤسسات مقابله با افسردگی و خودکشی قرار میدهد. البته این ایده هم ایرادهای قابل توجهی دارد و عجیب نیست که بسیاری از افراد با این طرح فیسبوک مخالف هستند. شاید این طرح از یک طرف جان بسیاری از افراد در معرض خودکشی را نجات دهد اما از طرفی هم ممکن است دسترسی فیسبوک و سرویسهای اجتماعی به این دسته از اطلاعات کاربران باعث نقض قوانین حریم خصوصی کاربران شود. اگر فیسبوک میتواند تبلیغات را بر اساس تاریخچه جستوجوی کاربران به آنها ارائه کند، بنابراین احتمال اینکه شرکتها از این اطلاعات برای سوء استفاده از کاربران آسیبپذیر استفاده کنند هم بسیار زیاد است.