آخرین اخبار
کد خبر : ۴۹۳۶۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۳ - ۰۷ آذر ۱۳۹۶ - 28 November 2017
امیردیانی - حادثه غم باری که هفته گذشته در غرب ایران روی داد دل تمام مردم را به درد آورد. قطعا این حادثه اولین و آخرین نخواهد بود همانطور که بلایای طبیعی هیچ گاه از هیچ نقطه ای از جهان رخت برنبسته است. اما در این رویداد غم انگیز که بسیاری از هموطنانمان جان خود را از دست داده اند نکاتی نهفته که قطعا طی یک هفته اخیر به کرات از آنها سخن به میان آمده است.
حادثه غم باری که هفته گذشته در غرب ایران روی داد دل تمام مردم را به درد آورد. قطعا این حادثه اولین و آخرین نخواهد بود همانطور که بلایای طبیعی هیچ گاه از هیچ نقطه ای از جهان رخت برنبسته است. اما در این رویداد غم انگیز که بسیاری از هموطنانمان جان خود را از دست داده اند نکاتی نهفته که قطعا طی یک هفته اخیر به کرات از آنها سخن به میان آمده است.  عدم رعایت نکات ایمنی در ساخت ساختمان ها اولین نکته ای بود که چشم نوازی می کرد و شاید مقصر ردیف اول کشته شدگان حادثه اخیر بود و بسیاری از جان باختگان قربانی ناامنی و آوارهایی شدند که یا به دست خودشان ساخته شده بود یا مسئولین این تابوت ها را در اختیارشان قرار داده بود. قطعا یکی از دلایل عمده تلفات این بلایای طبیعی زندگی زیر سقف هایی بود که به خاطر فقر با مشتی چوب و سنگ بنا شده بود و این فقر امروز بلای جان بسیاری از هموطنانمان شد. نکته دیگر که طی هفته اخیر بیشتر خودنمایی می کرد جدل های سیاسی  و مناقشات بر سر مسکن مهر بود که عده ای این بنا را ناامن دانستند و عده ای نیز از مقاومت و فرونریختن
ساختمان های مسکن مهر سخن گفتند. این نوع کنش ها پس از حادثه اخیر تنها نبش قبر کردن و ره به جایی نبردن است و ای کاش مسئولین به جای این نوع رفتارها و فراگیر شدن مطالبشان در فضای مجازی تدبیری بهتر  می اندیشیدند تا زین پس به جای پیشگیری انگشت اتهام را به سمت دیگری نشانه نروند.
از این مناقشات که بگذریم با نگاهی نه چندان مو شکافانه به حومه تهران متوجه بافت های فرسوده ای می شویم که اوضاعشان دست کمی از روستاهای اکثی نقاط کشور ندارند. بافت هایی که سالهاست مسئولین در تدارک راه چاره برای برون رفت از وضعیت کنونی حاشیه نشینان هستند تا آنچه که امروز غرب کشور به خود دید را پیشتر چاره کرده باشند.
اما گویی تا بلایی مشابه آنچه که بر سرغرب کشور آمد به سراغ حاشیه نشینان نرود تدبیرها به کار نمی افتد. از طرفی مسکن مهر تنها معطوف به خانه های غرب کشور نمی شود و در بسیاری از نقاط این مرز و بوم بی مهری این نوع مسکن فارغ از نبود بسترهای کافی و وافی برای زندگی خودنمایی می کند. مسئولان امروز به جای جدل های سیاسی و مناقشه بر سر خوب یا بد بودن مسکن های ساخته شده باید بدانند که حادثه هیچ گاه خبر نمی کند و همین امروز با سرکشی به این نوع مسکن ها از ایمن بودن آنها اطلاع کسب کنند. هر چند که این امر باید در ابتدای ساخت این مسکن ها رخ می داد و نهادهای صادر کننده پروانه و ناظرینی که امروز انگشت اتهام امضاء فروشی به سمت شان نشانه رفته باید پاسخگوی بی مبالاتی و بی توجهی خود باشند.
به هر حال نیک اینکه با توجه به آنچه  در غرب کشور افتاده  خرابه نشینان و مسکن مهری ها را دریابیم تا در آینده افسوس نخوریم و فریاد  وامصیبتا سر ندهیم.
اما نکته دیگری که در زلزله اخیر خودنمایی می کرد عدم مدیریت صحیح ، ناآگاهی و آماده نبودن پس از رخدادهای این چنینی بود. هر چند نمی توان منکر زحمات بسیاری از نهادها و سازمانها شد اما شواهد و قرائن نشان از عدم هماهنگی لازم بین نهادهای مربوطه را می داد. به طور مثال ستاد مبارزه با بحران در این رخداد می توانست بسیار بهتر و پخته تر عمل نماید و بین نهادهای مختلف بر اساس اطلاع رسانی های صحیح هماهنگی لازم را ایجاد کند.نهادهای این چنینی قطعا در اینگونه بحران ها باید همیشه قبل از
کمک های مردمی خود به فکر راه چاره باشند و حتی  پس از امدادهای اولیه باید مدیریت کمک های مردمی را در دست بگیرند. بطور مثال ترافیک ایجاد شده بر اثر هجوم مردم برای کمک رسانی به زلزله زدگان کار کمک رسانی نهادهای مربوطه را نیز سخت کرده بود.به هر حال زلزله اخیر داغی بر دلمان گذاشت اما کاش از این بحران ها درس عبرتی برای آینده بگیریم و از همین حالا به فکر بازماندگان باشیم که فردا خیلی دیر است و حادثه خبر نمی کند.
عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: