پربازدیدترین
کد خبر : ۴۹۳۴۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۰ - ۰۷ آذر ۱۳۹۶ - 28 November 2017
ساعت هفت و نیم به دفترم رسیدم. کارها را انجام دادم. ساعت نه صبح برای شرکت در مراسم شروع هفته بسیج با هلی‌کوپتر به محل مرقد امام رفتم. عده زیادی از فرماندهان پایگاه‌ها و نواحی بودند و احساسات پرشوری اظهار کردند. صحبت کوتاهی برای آنها نمودم . به دفترم برگشتم. دکتر حبیبی آمد. درباره مسائل جاری و حدود تعزیرات حکومتی مذاکره کردیم. عصر پس از استراحت احساس کردم؛ چشمم ناراحت است.
با ناراحتی چشم و خارش صورت در جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر شرکت کردم، دو سه ساعت با ناراحتی در جلسه بودم و دیگر نتوانستم به کار ادامه دهم. به منزل رفتم. فاطی را از بیمارستان آورده بودند. حال خود و فرزندش علی خوب بود، ولی به خاطر احتمال سرایت مرض چشمم، از گفتن اذان و اقامه در گوش بچه خودداری شد.
خانم دکتر منصوریان که همراه فاطی بود، قطره‌ای تجویز کرد. شوهرش دکتر ابوسعیدی آمد و قرص‌های ضد حساسیت آورد. سپس دکتر جزایری همراه دکتر هاشمی رئیس شورای پزشکی آمد. قطره‌های ضد حساسیت تجویز کردند.
آخر شب دکتر احمدیان آمد و معاینه کرد و احتمال ویروس یا باکتری را هم داد. شب با ناراحتی و با قرص والیوم خوابیدم. بارها از قطره ضدالتهاب استفاده کردم. احتمال اینکه چیزی در مراسم بسیج در کنار مرقد امام سرایت کرده باشد، وجود دارد.
عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: