آشتی با مردم با پاستیل حلال

به گزارس افق تازه،یکی از آن خوردنی های مخلوط به حرام وحلال ، دستیابی به پاستیلی است که از گوشت خوک تهیه نشده باشد و ازاین بابت یا خرید پاستیل حلال سهم رایان را همیشه در کیفش می گذارند که همراه خویش به مهد کودک ببرد و مورد استفاده قرار دهد و این موضوع را متصدیان مهد کودک به خوبی می دانستند و پسرم می گفت : چند روز قبل که جشن پایان سال برای بچه های مهد کودک گرفته بودند ، برای هریک پاستیلی هم هدیه داده بودند که به محض دیدن آن با حیرت به بسته پاستیل نگاه انداختم و دیدم برای پسرم رایان ، پاستیل حلال خریداری کردند واز این بابت شادمان شدم .

موقعی که پسرم موضوع را تعریف می کرد آهی از جانم برخاست ، که آیا ماهم در کشورمان به باور های غیر خودمان احترام می گذاریم آیا کسی که با من نباشد اساساً دیده می شود!!
آیا توسعه یافتگی این کشورها بی دلیل بوده است ؟ چرا آنها باید توسعه پیداکنند ولی ما ...
رفتار تحسین برانگیز مدیران مهد کودک یعنی احترام به دیگران و آشتی با همه کیشان و کسانی که راه صلح و دوستی را طی می کنند و این همان پاشتنه آشیلی است که مردان و زنان کشورم ایران را وادار به مهاجرت می کند و می روند که غیرخود را ببینند و در کنارشان زندگی کنند و رنج دوری از خانه و کاشانه مادری را تحمل می کنند ، فقط برای لحظه ای که از سوی دیگران دیده شوند .آیا این انتظار نابجایی است که مردم از حاکمیت دارند ، چرا دائم بر طبل دوری و قهر ازیکدیگر می کوبیم ود ر صدد نیستیم ، به گونه ای باشیم که همه را با عقاید و باورهای مختلف تحمل کنیم .
چندی پیش در فضای مجازی دیدم که یکی از سخنرانان رسمی کشور جناب آقای دکتر رحیم ازغدی صراحتاً اعلام می کند : « دراین چهارسال مهمترین کارم مخالفت با آقای روحانی خواهد بود »

یعنی مخالفت با افکار بیست و چهارمیلیون نفر از مردم ایران ! زیرا مردم به شخص روحانی رآی ندادند بلکه برنامه ها و افکار او موجب جلب نظر مردم شد . این چه رسم حکومت داری باصطلاح اسلامی است که مردم اعم از اکثریت و اقلیت آرامش ندارند و هر چند صباحی به جان و آبروی یکدیگر چنگ می زنیم ؟ چرا نباید به احترام انتخاب ملت ، بامردم آشتی کنیم و راهی را که می خواهند بروند و باوری که اختیار کرده اند را محترم بشماریم .

بیاییم به انتخاب ، سلایق ، اعتقاد و باور عمومی اعتماد کنیم و از موضع قیمومیت با مردم سخن نگوییم و اگر دلیلی هم برای تهیه پاستیل حلال نداریم ؛ چون مخاطب و عضو خانواده بزرگ ایران زمین پاستیل حلال را استفاده می کند برایش تهیه کنیم .
خدایا نامهربانی و عدم اعتماد به یکدیگر و کاهش روحیه دوستی و عشق به یکدیگر آن قدر ، رنجش آور شده است که ؛ پاستیل حلال در برلین ، قلم نویسنده را به حرکت در می آورد تا بتواند با ملت خود درد دلی داشته باشد . زیرا نویسنده دغدغه اصلی اش داشتن جامعه ای است که در آن قدر و منزلت هرکسی مورد تکریم قراربگیرد و کسی در معرض بی توجهی و بی احترامی قرارنگیرد و کسی را که نمی پسندیم در معرض تهمت و افترا قرارندهیم . باشیم آن چه که قراربود باشیم ، ببینیم و بشنویم آن چه را که قراربود ببینیم و بشنویم