آخرین اخبار
پربازدیدترین
کد خبر : ۳۹۶۰۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۷ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - 14 June 2017
قائم مقام حزب اعتماد ملی با بیان این که انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری انتخاب بین دو نوع تفکر، گرایش و دیدگاه بود، گفت: این انتخابات گزینش آزادانه و آگاهانه مردم از یک جریان و طرز تفکر بود و روحانی بعد از انتخابات، رئیس جمهوری همه کشور است چه آنهایی که به ایشان رای دادند و چه آنهایی که رای ندادند.
به گزارش افق تازه حجت الاسلام رسول منتجب‌نیا فعال سیاسی اصلاح‌طلب، قائم‌مقام و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی است. وی که سابقه نمایندگی سه دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی را در کارنامه فعالیت سیاسی خود دارد در گفت و گوی اختصاصی با ایرنا به پرسش هایی درباره انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، اولویت های دولت دوازدهم، انتظارات اصلاح طلبان از دولت آینده، چینش کابینه جدید، لایحه اصلاح ساختار دولت، عملکرد دولت یازدهم و حوادث اخیر تروریستی در تهران پاسخ داد. 

بخشی از گفت و گو با منتجب نیا را در ادامه می‌خوانید:

 اصولگرایان امید داشتند با جمنا به موفقیت برسند 

تحلیل شما از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری چیست؟ 

انتخابات داوزدهمین دوره ریاست جمهوری، به دلیل این که همه اصولگراها از گرایش های مختلف همه حول محور آقای رییسی جمع شده بودند انتخابات ویژه و خاصی بود. 

برای اولین بار اصولگرایان جمعیت بزرگ جمنا را تشکیل داده اند و امید داشتند که این تمرکز و اجتماع موجب موفقیتی برای آنها باشد و برای این منظور از هر امکانی که در اختیار داشتند استفاده کردند. اگرچه در موارد بسیاری دچار اشتباه تاریخی شدند. 

رقابت بسیار سنگین و تنگاتنگی بین دو جناح به وجود آمده بود. این رقابت صحنه انتخابات را تبدیل به یک رفراندوم و انتخاب یک جریان و نه یک شخص بود، چرا که تا به حال دکتر روحانی به عنوان شخص رئیس جمهوری بود اما در این انتخابات مردم احساس کردند که بین دو جریان قرار گرفتند. 

جریانی که در راس آن روحانی و مجموعه هوادارانش و جریان دیگر در راس آن آقای رییسی و هوادارانش است. دو نوع تفکر، گرایش و دیدگاه در برابر مردم بود و مردم هم انصافا انتخاب کردند. 

این انتخابات یک گزینش آزادانه و آگاهانه از انتخاب یک جریان و طرز تفکر بود. 

البته ضعف هایی در جریان انتخابات به وقوع پیوست که اگر این ضعف ها نبود توفیقات آقای روحانی و بلکه توفیقات نظام به مراتب بیشتر بود. برای اولین بار بود که صندوق های رای از جمعیتی بالغ بر سه میلیون نفر از رای دهندگان محروم می شود و مجریان و ناظران نتوانند آرای مردم را به موقع دریافت کنند. 

شاهد بودیم در آخرین ساعات روز جمعه 29 اردیبهشت جمعیت فراوانی در شهرهای بزرگ و حتی کوچک در صف ایستاده بودند و فریاد می زدند که رای ما را بگیرید که اگر این جمعیتی که گفته می شود بالغ بر سه میلیون است آرای آنها در صندوق ها ریخته می شد، به طور قطع موجب تقویت بیشتر نظام بود و مسلما اکثریت قریب به اتفاق این آرا در سبد دکتر روحانی ریخته می شد و آرای وی از 23 میلیون به 25 تا 26 میلیون افزایش پیدا می کرد و موجب تقویت بیشتر ایشان می شد. 
به هر حال باید علت این که عده زیادی نتوانستند رای بدهند بررسی شود و من از مسوولان در رده های گوناگون تقاضا می کنم که این مساله را دست کم نگیرند. قضیه خیلی جدی است. اگر خدای ناخواسته تعمدی در کار بوده که خیانت به ملت است و اگر سهوا قصور و کوتاهی هم بوده چه وزارت کشور و چه شورای نگهبان هرکسی که موجب این کوتاهی شده باشد باید با آن برخورد شود چیز کمی نیست این تعداد رای بنابراین قابل اغماض نیست. 
 
تضعیف رئیس جمهوری تضعیف نظام است

انتظار از رقبا در اداره کشور بعد از انتخابات چیست؟ دولت دوازدهم چه وعده و شعاری را باید در اولویت کار خود قرار دهد؟
 
روحانی باید به شعارها و وعده هایی که داده مقید باشد و جامع عمل بپوشاند. هرکجا که ظرفیت کشور یا اختیارات ریاست جمهوری و امکانات مربوطه اجازه نمی دهد به صراحت و شفاف به مردم اعلام کند تا این ذهنیت برای مردم به وجود نیاید که آقای روحانی یا دیگر نامزدها وعده می دهند و به وعده خودشان عمل نمی کنند. 

البته کسی که وعده می دهد قبل از وعده دادن باید ببیند توان عملی کردن این وعده را دارد و در ظرفیت کشور است. به هر حال وعده ای داده شده است و این یک انتظار قطعی و مسلم است که آقای رئیس جمهوری باید پایبند آن باشد و تمام توانش را به کار ببرد که به وعده ها و قول ها عمل کند. 

جریان مقابل هم منصفانه عمل کند و با رفتارهایشان کاری نکنند که باعث بالا رفتن انتظارات مردم شود. یعنی تلاش کنند در بین افکار عمومی القا کنند که رئیس جمهوری گفته همه مشکلات شما را در حوزه داخلی و خارجی حل می کنم و به سرعت باید این مشکلات حل شود. این طور نشود که بیایند مثل داستان دور اول ریاست جمهوری که آقای روحانی که گفته بود من 100 روزه گزارشی از اقتصاد می دهم و این را عَلم کردند، حتی در مناظرات هم مطرح کردند که شما گفتید که من 100 روزه مشکلات کشور را حل می کنم در حالی که این وعده را هیچ آدم عاقلی نمی گوید. 

باید توجه داشته باشند مسایل را منطقی و منصفانه مطرح کنند و تلاش نکنند که مردم را نارضای کرده و انتظارات را بالا ببرند. این نکته باید مورد توجه همه باشد. روحانی بعد از انتخابات، رئیس جمهوری همه کشور است چه آنهایی که به ایشان رای دادند و چه آنهایی که رای ندادند. چه موافق و چه مخالف بنابراین همه باید به آن کمک کنند. 

رئیس جمهوری هم نمی تواند بگوید من رئیس جمهوری کسانی هستم که به من رای دادند و آنهایی هم که رای ندادند، نمی توانند بگویند ما چون رای ندادیم و ملزم نیستیم که از دولت حمایت کنیم. 

بنابراین همه باید به این نکته توجه داشته باشند که امروز تضعیف رئیس جمهوری تضعیف نظام است. باید همه تلاش کنیم که وحدت و اقتدار به وجود آید. این نظام در سه قوه ای که در راس همه آنها رهبری است خلاصه می شود. اگر بنا شود که ما تک تک این قوا را تضعیف کنیم و شعار حفظ نظام دهیم این تناقض در گفتار و عمل است بنابراین طیف مقابل دولت منتخب باید بداند که تبلیغات انتخابات تمام شده و دیگر تخریب و تضعیف از هر ناحیه بوده گذشته است. روحانی حال رئیس جمهوری هستند و چهارسال مسوولیت دارند و باید تلاش شود که این دولت موفقیت داشته باشد چراکه موفقیت رئیس جمهوری و دولت موفقیت نظام است. 

البته روحانی و دولت ایشان هم باید تلاش کنند که به انتظارات مردم پاسخ مثبت دهند و به وعده ها جامع عمل بپوشاند و شرط لازم آن هم تشکیل یک دولت متناسب با شرایط وی است. انتظار مهمی که همه از رئیس جمهوری دارند در چینش اعضای دولت جدید است که دقت بیشتری شود تا دولت قوی تر، جوان تر و هماهنگ تر و همراه تر تشکیل شود. 
 
اصلاح طلبان و حامیشان در صف نایستادند که سهم بگیرند 

با توجه به این که اصلاح طلبان در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به طور قاطع از آقای روحانی حمایت کردند آیا در دولت آینده سهم خواهی خواهند کرد؟ 

ببینید این دو مساله است. یکی مساله سهم خواهی است که جمعیتی آمدند از آقای روحانی حمایت کردند و حال بگویند که سهم مان را می خواهیم که چنین چیزی وجود نداشته و ندارد، یعنی اصلاح طلب ها و حامیان ایشان و حتی اصولگرایان معتدل در صف نیستادند که سهمشان را بگیرند، آنها به وظیفه خودشان عمل کردند و رئیس جمهوری هم باید به وظیفه خودش عمل کند. 

مساله دیگر این است که هر انسان منصفی قبول دارد که درصد بسیار بالایی از موفقیت دولت روحانی مدیون اصلاح طلبان است. درست است شخصیت خود ایشان و مجموعه ای از اعتدالگرایان اصولگرا هم موثر بوده اند اما تعداد آنها درصد کمی را تشکیل می دادند و از طرفی در دوره های گذشته و به خصوص در دولت نهم و دهم اصلاح طلبان به طورکلی منزوی و به حاشیه رانده شده بودند . از طرف دیگر در دولت یازدهم هم آنطور که باید از وجود اصلاح طلبان استفاده نشد و این انتظار برآورده نشد بنابراین با توجه به این چند نکته فکر می کنم این وظیفه خود روحانی و دوستان ایشان که به اصلاح طلبان بیشتر توجه کنند که این را نمی شود گفت سهم خواهی از رئیس جمهوری. 

 در دولت یازدهم حضور اصلاح طلبان در کابینه ضعیف بود 


آیا فکر می کنید دولت آینده باید اصلاح طلب تر باشد؟


این یک انتظار به حقی است که جامعه از رئیس جمهوری دارد و وظیفه و دینی که رئیس جمهوری نسبت به اصلاح طلب ها دارد و معتقدم روحانی اگر چه توجه به این مساله را دارد ولی باید در چینش اعضای کابینه و زیرمجموعه مدیران یعنی استاندارها و روسای سازمان ها و مدیران کل به این مساله فوق العاده توجه کند. 

در دولت یازدهم باوجود آن انتظاری که وجود داشت در کابینه حضور اصلاح طلبان ضعیف بود و متناسب با انتظارات نبود . در زیرمجموعه مدیران آن این ضعف بیشتر وجود داشت به طور مثال در انتخابات ما مواجه شدیم با مجموعه زیادی از فرماندارهایی که مخالف روحانی بودند و به نفع رقیب کار می کردند و ما به عینه دیدیم. این نشان می دهد که در انتصاب مسوولان حتی در حد فرماندار و بخشدار دقت لازم به عمل نیامده است البته ما هرگز چنین ایده ای نداشته و نداریم که وقتی کسی سرکار می آید جارو را بردارد همه رقبا را جارو بزند و کنار بگذارد مساله ای که در دولت نهم و دهم شاهد بودیم. 

اما این که کارهای کلیدی را به کسانی بسپاریم که رئیس جمهوری را قبول ندارد و در بزنگاه ها با رقیب رئیس جمهوری کار می کنند، این کار درستی نیست که ان شاءالله در دولت جدید جبران شود. ما پیشنهادهایی را در مورد تغییر بعضی وزرا به رئیس جمهوری دادیم که اگر بعضی وزرا تغییر پیدا کنند خیلی از این مسایل حل و فصل خواهد شد. 

شما گفتید که برای تغییر کابینه پیشنهادهایی دارید این پیشنهادها چیست؟ 

پیشنهاد من این است که روحانی بدون حساب و کتاب کابینه را تغییر ندهند و سعی کند تحت فشارهای تبلیغاتی، رسانه ای و امثال آن قرار نگیرد، البته با شناختی که من از آقای روحانی دارم ایشان انسان منصف، واقع بین و واقع گرا است. عملکرد وزرا در این چهارسال به طور دقیق بررسی شود که چه کردند. اگر واقعا نشان دادند که کفایت و لیاقت و برنامه داشتند و اگر هماهنگ با رئیس جمهوری ، شعارها و برنامه های ایشان بودند، دلیلی ندارند که تعویض شوند در واقع وزیری باید عوض شود که نتوانسته به انتظارات مردم و رئیس جمهوری جامع عمل بپوشاند و کارنامه اش قابل دفاع نباشد. 

خوشبختانه مجلس دهم بهتر از مجلس نهم است و ایشان هم مشکل مجلس قبل را ندارند که برای یک وزارتخانه چند نفر را معرفی کنند تا یک نفر را با اما و اگرها بپذیرد. ملاک و معیار این باشد که دولت باید دولتی مقتدر و موفق باشد و بتواند انتظارات مردم را جامع عمل بپوشاند. 

ارزیابی شما از اصلاح ساختار دولت چیست؟ آیا تفکیک سه وزارتخانه می تواند در عملکرد دولت موثرتر باشد یا باعث بزرگ شدن بدنه دولت می شود؟ 

البته این کار خوبی است به شرط این که با دقت و مطالعه دقیق و بدون شتاب و عجله باشد. من درمجلس بودم و شاهدم وزارتخانه ای که می خواست ادغام شود، بودم. از بیرون انواع تومارها، فشارها و لابی ها نسبت به نمایندگان فراوان وجود داشت که عده ای تلاش می کنند که این ادغام صورت بگیرد و موافق بودند و عده ای تلاش می کردند که صورت نگیرد و مخالف بودند. ولی آنچه جایش خالی بود منطق و استدلال و ضرورت ها و نیازهایی که در کشور وجود دارد. الان هم چنین مساله ای به وجود می آید. 

ما باید افراط و تفریط را کنار بگذاریم نه آنطوری که یکدفعه بیاییم چهار تا وزارتخانه را با هم ادغام کنیم و به یک نفر بسپاریم که نتواند این بار را بکشد و بعد هم اعتراض کنیم و فکر نکنیم که این مشکل را از کجا است و نه این که یک مرتبه شروع کنیم تعداد زیادی از وزارتخانه ها را تاسیس کنیم که دولت متورم تر شود ومشکلات دیگری به وجود بیاید. 

من به بعضی از دوستان در همین چند روز اخیر گفتم یک مرتبه با دستپاچگی این کار را چه در دولت و چه در مجلس انجام ندهید. اگر قرار است بعضی وزارتخانه ها تجزیه شوند دلیل محکم داشته باشیم و براساس نظرات کارشناسی باشد. 

احساسی و تحت فشارها قرار نگیریم. چه بسا افرادی باشند که دیدگاه هایی داشته باشند که قابل اثبات نباشد و یا حتی ما قبلا شاهد بودیم گاهی جمعیت هایی بوده و هستند که در بعضی از تصمیمات ذی نفع باشند که به مجلس و دولت فشار وارد می کنند که یک تصمیمی گرفته شود اینجا است که دولت و مجلس باید کاملا مستقل باشند.  
عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: