کد خبر : ۳۶۵۴۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۸ - ۲۵ فروردين ۱۳۹۶ - 14 April 2017
احمد پورفلاح، مشاور عالی رییس اتاق بازرگانی ایران می گوید:«برای اینکه خوب زندگی کنیم و حداقل آن سطح پنجاه درصدی رفاه بین المللی داشته باشیم، باید با دنیا تعامل داشته باشیم.»
بخش خصوصی برخلاف بخش دولتی، با شرایط جامعه آشناتر و تغییرات در اقتصاد را زودتر لمس می کند؛چون ارتباط این بخش با بدنه جامعه و شهروندان، مستقیم تر است و از خواسته جامعه آگاه تر است. از همین رو،هر تحولی که در سطح دولت و سیاست خارجی می بیند،اول روی این بخش اثرمی گذارد و سپس به بدنه جامعه انتقال پیدا می کند و بالعکس.در دوران تحریم های بین المللی ضربه گیر این اتفاق ها اول بخش خصوصی بود.قطع روابط دولت با دنیا سبب شد تا این بخش هم آسیب ببیند،هرچند که افتان و خیزان این روابط را ادامه می داد،اما نقطه مطلوبیت وجود نداشت. احمد پورفلاح  مشاور عالی رییس اتاق ایران و رییس اتاق بازرگانی ایران-ایتالیا که مهمترین جایزه اقتصادی ایتالیا را از آن خود کرده و به عنوان کارآفرین برتر شناخته می شود،در گفت وگو با خبرآنلاین دیدگاه های خود را درباره روابط دولت و بخش خصوصی و شرایط تازه در روابط بین الملل پرداخت. او معتقد است که دولت یازدهم،تلاش بسیاری کرده تا ریل گذاری اشتباه دولت های قبل را تغییر دهد و اقتصاد را به مسیر اصلی که تعامل با دنیاست،برگرداند. گفت وگو با احمد پورفلاح در کافه خبر با محوریت عملکرد اقتصادی دولت در سه سال گذشته و شرایط کنونی اقتصاد ایران انجام شد. لطفا  این متن را  بخوانید:

                                                                                       *****



با نزدیک شدن به پایان عمر دولت یازدهم، عملکرد اقتصادی این دولت را در مقایسه با دولت های گذشته چگونه ارزیابی می کنید؟

دولت یازدهم آشفته ترین وضعیت را در کشور تحویل گرفت. عملا منابع و ذخیره ها در کشور به طوری کلی به هدر رفته بود. دولت زمانی روی کار آمد که آثار تحریم ها کم کم ظاهر شده بود. یعنی ذخایر کشور مصرف شده بود یا اگر اندک ذخایری هم در سیستم های سرمایه و بانکی داشتند امکان انتقال نبود.امکان انتقال پول نفت وجود نداشت. در مجموع بدنه اجرایی دولت هم دچار آسیب دیدگی شده بود. یعنی یک سری نیروهای جدید ناکارآمد به بدنه دولت و به بخش های مختلف دولتی حتی به نهاد ها اضافه شده بود که این ها نه تنها تخصص لازم را نداشتند،بلکه هیچ کمکی به بهره وری نمی کردند و خودشان عامل بازدارنده برای جاری شدن سیاست ها در دولت بودند. به همین ترتیب، یک سری مقاومت ها در ستون میانی دیده می شد. 

در بخش خصوصی چه شرایطی داشت و الان چقدر فرق کرده؟

گاهی که با مدیران ارشد صحبتی می شد ،صحبت ها حکایت از این داشت که حامی بخش خصوصی هستند و در حقیقت منتقد اقتصاد دولتی ،ولی این تفکر در ستوه میانی و مرکزی جاری نشده بود. 

یعنی به لحاظ تفکر در بدنه دولت هم تفکر یک دست نبود، بنابراین این دولت یک مقدار با سهم خواهی دولت های گذشته مواجه شد. مقاومت جناح مقابل در رو به روی این دولت بیشتر بود. 

نباید نادیده بگیریم این مطلب را که میراثی که به آقای روحانی و زیر مجموعه رسید یک میراث بسیار از هم گسیخته، گسسته و هزینه بر بود. حتی خود دولت هم نمی دانست که با چه آشفته بازاری رو به رو است، به همین دلیل نویدهای که داد یا تئوری هایی که تیم اقتصادی دولت مطرح کرد ،خیلی امیدوار کننده تر از این بود که اتفاق افتاد.

دستاوردهای دولت در بخش اقتصادی را چگونه تحلیل می کنید؟

به طور مثال، فشار بیش از حد دولت برای کاهش نرخ تورم از مسائلی بود که در بخش مولد کشور خیلی با آن همراه نبودیم. البته در کشور با تورم ۴۵ درصد سنگ رو سنگ بند نمی شود. با آن شیوه تندی که تورم پایین آمد، پیش بینی می شد در بخش های دیگر کشور کم و کاستی هایی ایجاد شود. طبیعی است که رساندن تب ۴۰ درجه را به حد نرمال رساندن در فاصله کوتاه عوارض جنبی دارد. همین اتفاق نیز رخ داد. رکود سنگینی را در شهرک های صنعتی شاهد بودیم. این رکود خود به دنباله فضای بد کسب و کار به خصوص در بحث ساخت و ساز به وجود آمد و نهایتا بنگاه توان بازپرداخت اقساط تسهیلات دریافت شده را نداشتند. 

اما ناگفته نماند، با آن شیب و سرعتی که داشتیم سقوط می کردیم، اقتصاد کشور دیگر قابل جمع آوری نبود. امروز از آن سرعت و تندی شیب سقوط کاسته شده است. 

 رشد اقتصادی ۷.۴ درصدی که بدست آمد ناشی از تحرک در صنایع کوچک و متوسط نبود،بلکه این رشد ناشی از رشد بخش خودرو و پتروشیمی ها اتفاق افتاد.

همانطور که اشاره کردید،شرایط سیاسی مثل تحریم ها بر اقتصاد ایران سایه افکنده بود.اما با توافق برجام امیدهای ایجاد شد و لغو تحریم ها سبب شد تا بخش خصوصی روحیه تازه بگیرد و وارد فعالیت با اقتصاد بین الملل شود.اما با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهوری آمریکا، روابط تجاری کشور رهم اکنون دچار نوعی سردرگمی است به نظر شما آیا در بلند مدت روابط تجاری کشور دچار مشکل نخواهد شد؟

بعد از بحث رفع تحریم ها پدیده جدید آقای ترامپ آمد. خیلی از امیدها را متزلزل کرد. زمانی ترامپ رییس جمهور شد که  ما حداقل از هزار بنگاهدار  خارجی در ایران پذیرایی کرده بودیم، هیات های زیادی فقط از ایتالیا به ایران آمده بودند.سطح روابط دیپلماتیک ایران با اتحادیه اروپا در بالاترین سطح مقامات قرار داشت.فقط برای کشور ایتالیات این سطح روابط سیاسی بسیار جذب شد . در حال حاضر نیز همچنان ارتباطات ما با آن ها برقرار است، ولی واقعیت این است که آمدن آقای ترامپ ان ها را نگران کرده است. 

در حالی که ایتالیایی ها استثنا خیلی هیجانی عمل نکردند و بعد از انقلاب همیشه رابطه خودشان را با ایران حفظ کرده اند .آنها اولین کشوری بودند که یک دیپلمات عالی رتبه شان را به ایران فرستادند. هنوز ایتالیا در رابطه  با ایجاد تبادلات بانکی از بقیه کشورها جلو تر است. چند بانک درجه دو سه ، دو الی سه بانک درجه دو آنها هم اکنون با ما کار می کنند. ولی آن پیش بینی که می کردیم به سرعت همه چیز درست شود و روابط تجاری ما عالی شود.اما این اتفاق هنوز نیفتاده است.کما اینکه تجربه ای نیز در این زمینه در گذشته داشتیم، ۸ سال از رفع تحریم عراق گذشته بود ولی خیلی از اثرات سنگین و منفی باقی مانده بود. 

همانطور که اشاره کردید، نگرانی هایی از سیاست های  جدید ترامپ در خصوص ایران وجود دارد، شما به عنوان رییس اتاق بازرگانی ایران- ایتالیا ادامه این شرایط را برای اقتصاد ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

من فکر می کنم آنچه ترامپ درباره ایران گفته،بیشتر بحث های داغ انتخاباتی بوده است . به تدریج مشاورانی که اطراف ترامپ هستند به او خواهند گفت که این موضوعاتی که مطرح می کند، قابل پیاده شدن نیست. درست است که ترامپ دچار جو زدگی شده و در بین طرفدارهایش بحث هایی مطرح کرده، اما نهایتا او یک تاجر است. عملکرد های واقعی او به گونه ای دیگر است. مگر نمی توانست جلوی قرارداد بویینگ را بگیرد،اما دیدید که این اتفاق نیفتاد.چون او تاجر است و این کار مانع تجارت است. او دنبال جذب منابع است. می خواهد به بعضی از شعارهایی که داده جامع عمل بپوشاند. معلوم است افرادی که می خواهند با او کار کنند، او را آرام خواهند کرد. پروژه ترامپ به نظر تعدیل می شود. من فکر می کنم که آنقدر مسئله جدی نیست . به خصوص اینکه اروپا نیز در مقابل رفتارهای ترامپ موضع گیری کرده  و روابط تجاری خود را با ایران ادامه می دهند. حتی فکر می کنم شاید مبادلات تجاری ما با آمریکا در آینده بیش از حالا شود.

اگر بخواهید به دولت نمره دهید چه نمره ای می دهید؟

به طور کلی بخواهم جمع بندی کنم برای دولت یازدهم کارنامه قابل قبول را عرضه می کنم. به نظر من دست دولت بسته بود؛ با این حال نمره ای که می توانم به عملکرد اقتصادی دولت بدهم از ۱۰۰ بیشتر از ۷۰ است.

برخی منتقدان سیاست های اقتصادی دولت می گویند،دولت ناچار نبود،این میزان هزینه را برای کاهش نرخ تورم متحمل شود و رکود در اقتصاد دامنه دار شود،نظر شما چیست؟

حتما برای کاهش نرخ تورم اولین پارامتر کند کردن رشد نقدینگی یا متوقف کردن گردش پول است. ما به یک پدیده بسیار زشت به نام تورم حمله کردیم، ولی غافل شدیم که این کار می تواند تاثیرات جانبی ایجاد کند. شاید برآورد و برداشت اشتباهی داشتیم، یعنی اینکه فکر می کردیم تورم را پایین آوریم نهایتا مردم راحت تر زندگی می کنند، جنس ارزان تر می شود و می توانند مواد اولیه را راحت بیاورند. کارگر کشور می تواند با همان میزان حقوق، استاندارد زندگیش را بالا ببرد  و به کارفرما فشاری وارد نمی شود.کارفرما هم می تواند  محصولی با سود بفروشد و این زنجیره کم کم اصلاح شود. اما به نظر من باید  کاهش نرخ تورم با آهنگ کمتری اتفاق می افتاد. هدف کاهش نرخ تورم، هدف ارزنده ای بود ولی نحوه شکل دادن به آن هدف شاید یک مقدار عجولانه بود. امروز می بینیم که کم کم تورم کاهش یافته در حال حرکت در جریان معکوس قرار دارد. اکثر کارشناس های اقتصادی کشور معتقدند در سال ۹۶ تورم گام به گام بالا خواهد رفت. سرعت گردش پول که افزایش یابد، تورم بالا می رود.

به نظر من ۸۰ درصد از مردان این دولت کوشا و زحمتکش و ملی بودند. بحران هایی زیادی در زمان این دولت رخ داد که دست ها را بست. پدیده ای مانند ریزگرده ها،خشکسالی و خشک شدن دریاچه ها ارتباطی به تیم دولت نداشت .اما با مقداری بدشانسی در زمان این دولت به اوج رسید و خوراک برخی از مطبوعات و جناح های سیاسی هم شد.با این حال مردم این مسایل را بسیار خود درک می کنند.بنابراین دولت یازده می تواند با یک فرصت دیگر به این کشتی طوفان زده ثبات دهد.

 اگر روند اقتصادی دولت گذشته تا کنون ادامه پیدا می کرد، اقتصاد ایران امروز چه شرایطی قرا ر داشت؟

قطعا کشوری با شرایط اقتصادی مثل ونزوئلا بودیم. امروز شاهد این هستیم که در ونزوئلا خط فقر آن قدر گسترده شده که ۶۰ الی ۷۰ درصد جامعه به حداقل غذا نیز دسترسی ندارد. مسلما ایران فقیر تر می شد و مطمئنا ریزش نیروی کار از کارگاه ها باعث می شد که با بحران های اجتماعی و کارگری روبرو می شویم. مطلع هستید که در بخش کشاورزی چون منابع مصرف شده بود. به اندازه کافی بدهکار شده بودیم و منابع هرز رفته بود، دنیا نیز قبولمان نداشت.به زور  و زحمت سالی یک میلیون بشکه نفت  صادر می کردیم و  پول آن برنمی گشت. بنابراین واقعا گاهی اوقات فکر می کنم ، خدا ما را دوست داشت وگرنه شرایط بدتر می شد. به موقع جلوی آن پدیده گرفته شد. 

دولت نهم و دهم طی هشت سال انتظارات در مردم ایجاد کرده بود. انتظاراتی که ارث دولت یازدهم شد،مثل هدفمندی یارانه ها که هزینه سنگین برای اقتصاد داشت.خیلی از کارشناسان انتظار داشتند که این دولت به سرعت به این مساله رسیدگی کنند و بعد از دو سال همه چیز سرجای خود باز می گردد، ولی این اتفاق ها هم به این سرعت نخواهد افتاد و مستلزم صرف زمان بیشتری است. روند اقتصاد کشور به نظر من، روند رو به بهبود است. امیدوارم در سال جاری تعاملات بین المللی بیشتر شود و نگاه سیاسی به پارامترهای اقتصادی بهتر شود.امروز خردمندی به سراغ ما آمده و کم کم فهمیدیم که برای اینکه خوب زندگی کنیم و حداقل آن سطح پنجاه درصدی رفاه بین المللی داشته باشیم، باید با دنیا تعامل داشته باشیم.

عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: