آخرین اخبار
کد خبر : ۲۷۵۳۶
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۷ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ - 13 September 2016
خبر صدرنشینی آمانسیو اورتگا در جدول ثروتمندترین‌های دنیا لحظه به لحظه چرخ می‌خورد تا افراد بیشتری از این اتفاق مطلع شوند. خبر قطع به یقین جالب توجه است اما شاید آنچه که بیشتر جلب توجه کند قصه زندگی مردی است که امروز در رقابت تنگاتنگ با بیل گیتس ، هر از گاهی عنوان ثروتمندترین را از آن خود می‌کند.


سال گذشته وقتی وب سایت بیزنس اینسایدر،‌ داستان زندگی آمانسیو اورتگای اسپانیای را منتشر کرد ، چنین عنوانی را برای تیتر مطلب خود برگزید.

مردی که این‌روزها بر صدر ثروتمندترین جلوس کرده در لئون اسپانیا متولد شد. اگرچه قصه زندگی بسیاری از افرادی که در حال حاضر در سراسر دنیا جزو چند ثروتمند بزرگ قرار دارند معمولا حکایت از یک گردش مالی میراثی در خانواده آنها دارد اما اوضاع برای آقای اورتگا طور دیگری بوده است.

او فرزند یک خانواده فقیر بود و کودکی‌اش را در فقر گذارند. زندگی خانوادگی محقرانه‌ای داشت که البته هیچ نمایی از وضعیت امروز اورتگا در آن دیده نمی‌شد.

درآمد ماهیانه پدر اورتگا ۳۰۰ پزوتا بود. یک حقوق بسیار ناچیز در دوران پس از جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۰ که کشور آرام آرام در حال جبران خسارت‌های اقتصادی ناشی از جنگ بود.

درباره درآمد ۳۰۰ پزوتایی پدر اورتگا نکته جالبی وجود دارد. درست در همان دوران برای خرید یک دوجین تخم مرغ ، باید ده برابر این دستمزد را هزینه می‌کردند. و خب همه چیز واضح است. خانواده اورتگا حتی برای خرید یک شانه تخم مرغ در ماه هم پول نداشتند.

وقتی غذایی برای خوردن نبود...
یکی از خاطراتی که در زندگینامه آمانسیو اورتگا وجود دارد، درباره روزیست که همراه مادرش برای خرید مواد غذایی به فروشگاه رفته بودند.اورتگا می‌شنود که فردی به مادرش می‌گوید نمی‌تواند در قبال مواد غذایی کارت شناسایی او را گرو نگه دارد و نمی‌تواند به این شکل به او مواد غذایی بدهد.

معنی این حرف واضح بود. خانواده اورتگا حالا حتی غذایی هم برای خوردن نداشتند.

وقتی کار آغاز می‌شود
آمانسیو اورتگا به خاطر شرایط نامناسب مالی خانواده ،‌حدودا ۱۳ ساله بود که مدرسه را رها کرد و در یک مغازه به عنوان پیک شروع به فعالیت کرد. درست در همان زمان‌های سخت و وحشتناک بود که اورتگا به این نتیجه رسید که قصه دراماتیک فقر دیگر هرگز نباید برای او و خانواده‌اش تکرار شود و ادامه پیدا کند.

همه اتفاقات تلخ روزهای درام فقر درست مانند سیلی بر صورت اورتگایی خورد که هنوز خیلی جوان بود. او در زندگی یک بازنده بود اما بازنده‌ای که از شکست مسیری را برای موفقیت خود ساخت. اورتگا نمی‌خواست بیش از این در فقر زندگی کند و همه این روزهای وحشتناک باعث شد تا عزم جزم او برای تغییر شرایط زندگی‌اش ، در نهایت ختم به راه‌اندازی برند زارا شود.

اورتگا وارد بازار کار شد
آمانسیو اورتگا در روزهای سخت زندگی‌اش مشاغل مختلفی را تجربه کرد. از باربری گرفته تا دستیاری خیاط و پیک و...

در نهایت سال ۱۹۶۰ بود که او در یک فروشگاه محلی لباس ،‌به عنوان مدیر انتخاب شد. ذهن هشیار اورتگا باعث شد تا وی به صرف هزینه هنگفت ارسال پارچه به کارخانه و از کارخانه به فروشگاه پی ببرد و به انتقال بی‌واسطه لباس به دست مشتری بیاندیشد. در ضمن هزینه سنگین لباس‌های گرانقیمت راه خرید را فقط برای عده‌ای متمول باز گذاشته بود. به همین ترتیب بود که اورتگا دست به کار شد. او پارچه‌های ارزان‌تر را می‌خرید و همراه همسرش در خانه با برش دستی و دوخت آنها ، لباس‌ها را به فروش می‌رساند.

اورتگالا سود به دست آمده از این کسب و کار کوچک را برای راه‌اندازی اولین کارخانه تولید لباس خود هزینه کرد. جالب است بدانید حالا همان کارخانه به فروشگاه‌های برند زنجیره‌ای زارا تبدیل شده است. و جالب‌تر اینکه بدانید اورتگا در حال حاضر تنها صاحب برند زارا نیست بلکه چندین و چند برند دیگر را هم راه‌اندازی کرده است.

یک ثروتمند ساده
نکات جالب توجهی درباره اورتگا وجود دارد. او این‌روزها در شهر لاکرونا ساکن است. یعنی همان شهری که روزی در آن به عنوان باربر زندگی می‌کرد. هیچ علاقه‌ای به دیده شدن در رسانه‌های مختلف ندارد. بسیار ساده پوش است و از کراوات زدن خوشش نمی‌آید برای همین هرگز کراوات نمی‌زند.

معمولا راحت‌ترین لباس‌ها را انتخاب می‌کند. یک شلوار جین و بلوز ساده و کت ساده‌تری روی آن. اعتقادی به تبلیغات ندارد و در حالیکه سایر کمپانی‌های بزرگ دنیا ۳.۵ درصد از درآمد خود را صرف تبلیغات می‌کنند ، شرکت‌های تحت مدیریت او تنها ۳ درصد از درآمد خود را به تبلیغ صرفا در مراکز شلوغ اختصاص داده‌اند.

اورتگا هرگز در هیچ مصاحبه‌ای شرکت نکرده است. او اصولا ترجیح می‌دهد کمتر در مراکز عمومی دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد.

عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: