پسر شیادی که به بهانه ازدواج دختران دم بخت را فریب داده و با استفاده از داروی بیهوشی اقدام به سرقت و آزار و اذیت آنان میکرد، در زندان به دام افتاد.
به گزارش افق تازه در
مورخه 23/10/1394 خانمی جوانی با مراجعه به کلانتری 157 مسعودیه به
مأمورین اعلام نمود که توسط فردی بنام امیر که به او پیشنهاد ازدواج داده
است ، به شیوه بیهوشی موردسرقت اموال و همچنین آزار و اذیت قرار گرفته است .
پرونده در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ : با
تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع آزار و اذیت و به دستور بازپرس شعبه چهارم
دادسرای ناحیه 34 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس
آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
اظهارات شاکی پرونده : شاکی
پرونده پس از حضور در اداره شانزدهم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : "چند
روز پیش ، جهت خرید بهمراه یکی از دوستانم به میدان امام حسین (ع) رفته
بودیم که در آنجا جوانی لاغر اندام برای ما ایجاد مزاحمت کرد ؛ چندین بار
از وی درخواست کردیم که مزاحم نشود اما این شخص هر بار با مظلوم نمایی و
قسم خوردن عنوان کرد که قصد ایجاد مزاحمت ندارد ؛ نهایتا این شخص با مظلوم
نمایی از من خواهش کرد تا در خصوص درخواستش در خصوص ازدواج صحبت کند و حتی
برای آنکه اعتماد مرا کاملا جلب نماید ، پیشنهاد داد تا برای صحبت به محوطه
یکی از اماکن متبرکه در حوالی میدان تجریش برویم !!!!!!!! . با این شیوه و
ترفند توانست اعتماد مرا جلب نماید ؛ این شخص بنام "امیر"که خودش را
طلافروش معرفی کرده بود ، پس از طرح پیشنهادش در خصوص ازدواج پیشنهاد داد
تا در ملاقات بعدی مرا به مادرش معرفی نماید . در جلسه دوم ، امیر در حوالی
میدان صادقیه و با یک دستگاه خودرو پراید [هاچ بک ] سبز رنگ [ با شیشه های
تیره (دودی) ] به دنبال من آمد تا مرا نزد مادرش ببرد . در طی مسیر بود که
به بهانه خرید نوشیدنی ، امیر در مقابل یک مغازه آبمیوه فروشی توقف کرد و
پس از دقایقی با دو لیوان آبمیوه شیرموز به داخل ماشین بازگشت ؛ هنوز
مقداری کمی از آبمیوه را نخورده بودم که دچار سرگیجه شدید و پس از آن
بیهوشی شدم . زمانیکه به هوش آمدم داخل یک فضای سبزی افتاده بودم اما قادر
به حرکت نبودم ؛ افراد رهگذر با مشاهده وضعیت بنده به کمک من آمدند و پس از
رسین اورژانس به بیمارستان منتقل شدم ؛ چندین روز بواسطه مسمومیت شدید
ناشی از خوردن آبمیوه مسموم تحت درمان قرار داشتم و در همین زمان متوجه شدم
که توسط امیر مورد آزار و اذیت و همچنین سرقت کیف دستی حاوی گوشی تلفن
همراه ، مدارک شناسایی ، طلا و جواهرات و یک میلیون تومان وجه نقد قرار
گرفتم " .
شناسایی تعداد دیگری از مالباختگان : با
توجه به شیوه و شگرد سرقت توسط راننده خودرو پراید هاچ بک سبز رنگ با شیشه
های دودی و احتمال وقوع جرایم و سرقت های بعنف مشابه بویژه به شیوه بیهوشی
با آبمیوه ( نوشیدنی ) مسموم ، کارآگاهان موفق به شناسایی تعداد دیگری از
مالباختگانی شدند که دقیقا به همین شیوه و شگرد ، توسط راننده جوان یک
دستگاه خودرو پراید هاچ بک سبز رنگ و به شیوه بیهوشی مورد سرقت کلیه طلا و
جواهرات و وجوه نقد قرار گرفته بودند .
یکی از مالباختگان در
اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " بعنوان مسافر سوار یک دستگاه خودرو پراید
سبزرنگ هاچ بک [با شیشه های تیره] شدم که در طی مسیر راننده پراید به بهانه
طرح پیشنهاد ازدواج اقدام به دادن شماره تماس خودکرد ؛ ابتدا به شدت
مخالفت کرده و از راننده خواستم تا ماشین را متوقف کند تا پیاده شوم اما
این شخص با مظلوم نمایی و خواهش و التماس عنوان کرد که به هیچ عنوان قصد
ایجاد مزاحمت ندارد و حتی حاضر است در مکانی عمومی با من صحبت کند ؛ به این
شیوه و ترفند و برای آنکه به وی اطمینان پیدا کنم ، راننده پیشنهاد داد که
جهت صحبت کردن به یکی از امامزاده های شمال تهران در میدان تجریش برویم تا
در محوطه عمومی آن صحبت کنیم ؛ در آنجا بود که ضمن معرفی خود بنام شاهرخ
مجددا عنوان نمود که واقعا قصد ازدواج دارد و قرار شد تا برای یک ماه با
یکدیگر چند جلسه ملاقات داشته باشیم " .
مالباخته در خصوص همراه
داشتن مقدار قابل توجهی طلا و جواهرات و مبلغ سه میلیون تومان وجه نقد نیز
به کارآگاهان گفت : " یک روز که به صورت تلفنی در حال صحبت با شاهرخ بودیم ،
او پیشنهاد داد که بواسطه شغلش–طلافروشی- می تواند نسبت به تعویض طلاهایم
اقدام کند و حتی عنوان کرد که اگر پس اندازی در اختیار دارم ، حاضر است تا
در صورت لزوم مقداری نیز وی پول در اختیارم بگذارد تا بتوانم نسبت به خرید
یک سرویس طلا با قیمت مناسب اقدام کنم ؛ با طرح چندین باره ی این پیشنهاد
از سوی شاهرخ ، قبول کردم تا پیشنهاد وی را انجام دهم ؛ روزی که طلاهای خود
را همراه داشتم ، شاهرخ به دنبال من در کرج آمد ؛ در زمان مراجعت به تهران
بودیم که ناگهان شاهرخ عنوان کرد که از ناحیه سر دچار درد شدید شده است !!
؛ ماشین را در مقابل یک داروخانه متوقف کرد و با طرح این ادعا که دچار
سرگیجه ی شدید شده از من خواهش کرد تا برایش قرص سردرد و سرگیجه و یک بطری
آب معدنی خریداری کنم . از ماشین پیاده شدم ؛ قرص سردرد و بطری آب معدنی را
خریداری و به محل پارک خودروی شاهرخ ( پراید سبز با شیشه های دودی ) آمدم
اما نه ماشین و نه شاهرخ را پیدا نکردم ؛ با شماره تلفن همراه شاهرخ تماس
گرفتم اما از آنروز دیگر گوشی تلفن همراه شاهرخ نیز خاموش شده بود و او با
کیف حاوی طلا و جواهرات و سه میلیون تومان وجه نقد ناپدید شده بود ".
شناسایی متهم : با
توجه به شیوه و شگرد انجام سرقت ها ، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی از
جمله چهره نگاری و بهره گیری از سوابق مجرمین سابقه دار پلیس آگاهی موفق
به شناسایی یکی از مجرمین سابقه دار بنام اسدالله . الف ( متولد 1359 )
شدند که از سال 1375 تاکنون ، 11 بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت ،
کلاهبرداری ، سرقت طلاجات بانوان ، آدم ربایی و سرقت مقرون به آزار دستگیر و
روانه زندان شده است .
با شناسایی مخفیگاه متهم در شهرستان
اسلامشهر و انجام تحقیقات پلیسی ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که "اسدالله"
، صاحب یک دستگاه خودرو پراید هاچ بکِ سبزرنگ با شیشه های دودی به شماره
انتظامی ایران21-***ب42 است ؛ در ادامه رسیدگی به پرونده و در هماهنگی با
مراجع انتظامی شهرستان اسلامشهر نیز مشخص شد که اسدالله از چندی پیش به
اتهام سرقت تحت تعقیب قرار گرفته و اعضای خانواده اش نیز مدعی هستند که هیچ
اطلاعی از وی ندارند .
شناسایی مالباختگانی که طرح شکایتی نکرده بودند : با
شناسایی مشخصات دقیق خودرو پراید متعلق به متهم پرونده ( اسدالله ) ،
دستور توقیف خودرو بهمراه دستگیری سرنشین آن در سیستم جامع پلیس ثبت شد و
پس از گذشت مدت زمان کوتاهی ، مأمورین گشت آشکار پلیس آگاهی تهران بزرگ
موفق به شناسایی خودرو پارک شده متهم در منطقه ناصر خسرو شدند .
با
انتقال خودرو به پلیس آگاهی و بازرسی دقیق از آن ، کارآگاهان موفق به کشف
تعداد قابل توجهی مدارک شناسایی متعلق به خانم های جوان ( با میانگین سنی
30 سال) شدند ؛ با شناسایی این افراد و دعوت از آنها جهت حضور در اداره
شانزدهم پلیس آگاهی ، تعدادی از آنها در اظهارات اولیه در خصوص نحوه کشف
مدارک شناسایی خود در داخل خودرو متهم ابراز بی اطلاعی کرده اما با انجام
مشاوره از سوی کارآگاهان و نهایتا مشاهده تصویر اسدالله که توسط کارآگاهان
شناسایی و تحت تعقیب قرار گرفته بود ، لب به بیان حقیقت گشوده و ماجرای
آشنایی خود با متهم و ... را به کارآگاهان ، دقیقا به همان شیوه و شگرد
سایر شکات پرونده توضیح دادند .
شناسایی متهم در زندان : با
توجه به حساسیت ایجاد شده در پرونده ، دستگیری متهم "اسدالله . الف" در
دستور کار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و چندین طرح
بویژه کنترل نامحسوس محل های تردد احتمالی متهم در محدوده اماکن زیارتی شهر
تهران بویژه در شمال شهر در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی
قرار گرفت .
با گذشت مدت کوتاهی از آغاز اقدامات پلیسی جهت
دستگیری متهم پرونده ، هیچگونه پرونده سرقت های بعنف دیگری به این شیوه و
شگرد که منجر به شناسایی تصویر متهم از سوی شکات گردد ، در سطح شهر تهران
بزرگ مطرح نگردید ؛ همین نکته باعث شد تا کارآگاهان بررسی همزمان فرضیه ی
"دستگیری متهم و حضور وی در زندان" را نیز در دستور کار خود قرار دهند ؛
لذا ضمن هماهنگی با سازمان زندان ها ، متهم پرونده با هویت مجعول در داخل
زندان ها شناسایی ، کارآگاهان اداره شانزدهم به محل نگهداری متهم اعزام و
پس از شناسایی دقیق هویت متهم نسبت به انتقال وی به اداره شانزدهم پلیس
آگاهی اقدام کردند .
متهم پس از انتقال به اداره شانزدهم پلیس
آگاهی ومواجهه حضوری با تعدادی از شکات پرونده و ارائه دلایل و مدارک از
سوی کارآگاهان ، به ناچار لب به اعتراف گشوده و به طرح پیشنهاد ازدواج با
آنها اعتراف کرد .
سرهنگ کارآگاه حمـید مکرم ، معاون مبارزه با
جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اشاره به این نکته که تحقیقات از
متهم پرونده در مارحل ابتدایی قرار دارد ، در پایان این خبر گفت : " با
توجه به شناسایی متهم به عنوان یکی از مجرمین سابقه دار ، شناسایی تعدادی
از شکات پرونده و به جهت شناسایی سایر شکات و مالباختگان پرونده ، دستور
انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی مقام قضایی صادر شده است ؛ لذا از کلیه
شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی متهم پرونده شدند دعوت می شود تا
جهت طرح و پیگیری شکایات خود به نشانی اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ
در خیابان وحدت اسلامی مراجعه نمایند " .