افق تازه- فرشته نصیری دانا: یارانه یکی از مقوله های اجتماعی بحث برانگیز درحوزه اقتصاد است که در سال های اخیر در ایران روند رو به بحرانی شدن به خصوص در حوزه اقتصاد را در پیش گرفته است.
بر پایه اظهارات مقامات رسمی دولت در مصاحبه ها و ارائه ارقام هزینه های دولت در سال های اخیر، ابعاد پولی و سهم یارانه ها در اقتصاد ایران و بودجه دولت به طرز نگران کننده ای در حال بزرگ شدن است؛ شناسایی جامعه ی هدف و پرداخت هدفمند یارانه فقط به دهک های محروم جامعه یکی از مهمترین الزام هایی است که کارشناسان برای اجرای موفق یارانه ها بر آن تاکید می کنند. ناتوانی پایگاه های اطلاعاتی اقتصادی کشور در شناساندن گروه های هدف به سیاستگذاران موجب شد که در این قانون، یارانه ی نقدی به صورت فراگیر به همه ی ایرانی ها پرداخت شود؛ همین امر مقوله ی هدفمندی را زیر سوال برد، زیرا نه تنها نتوانست به توزیع عادلانه ی امکانات و ثروت و کاهش فاصله ی طبقاتی در جامعه کمک کند، بلکه اقتصاد کشور را با مشکلاتی چون افزایش نقدینگی و تشدید تورم رو به رو کرد.در همین زمینه دکتر محمد خوشچهره در گفتگو با افق تازه هدفمندی یارانه ها همانند باروتی برای اقتصاد کشور تشبیه کرد. به گفته این کارشناس مسایل اقتصادی قانون هدفمندی
یارانه ها به توزیع پول در بین مردم تبدیل شد تا اقشار فقیر جامعه از این راه قدرت خرید بیشتری پیدا کردند اما به دلیل عدم اعمال کامل طرح، افزایش هزینه زندگی سبب شد تا اقشار فقیر محتاج یارانه نقدی بیشتری شوند.مشروح این مصاحبه را در ذیل می خوانیم.
طی سالهای اخیر در بحث هدفمندی یارانه انتقادات بسیاری در موضوع يارانه و همچنين در نحوه پرداخت نقدی به مردم صورت گرفته است از نظر شما این پرداخت های نقدی به مردم صحیح می باشد؟
در يك تحليل استراتژيك از محيط كلي ايران با تاكيد بر حوزه اقتصاد در چند سال پيش و در زمان طرح لايحه تحول اقتصادي ( هدفمندي يارانه ) دولت نهم و مجلس هشتم مسئول تبديل اين لايحه به قانون هدفمندي يارانه بود در آن زمان اشاره داشتيم مبني بر اينكه هدفمندي يارانه ها را بايد به مثابه يك چاشني بايد تلقي كردد كه در كنار انبار باروتي بنام توليد بي رمق ملي و بيكاري و فقرگسترده ناشي از كم توجهي به توليد ملي مسئله قابل تامل و در عين حال خطر ناكي است . اجرا شدن قانون هدفمندي يارانه در بهترين تفصير مي تواند به مثابه يك مسكن براي مقابله با فقر گسترده يا جبران برخي از تورم هاي پيش آمده براي گروههاي مختلف در آمدي باشد چنانچه كه همراه با يك برنامه جامع درمان اقتصادي كه در آن رفع موانع از سر راه توليد ملي در بر نداشته باشدمنجر به تنشهای گسترده اجتماعی میشود و ابعاد آن درآن صورت غیرقابل پیشبینی خواهد بود و فشار جدی آن به گروههای محروم و مستضعف که حامیان اصلی نظام و انقلاب هستند، وارد میشود.آثار پيامدهاي ناشي از اجراي طولاني اين قانون فقط یک بحث صرف اقتصادی نیست، بلکه به لحاظ ملاحظات اجتماعی و امنیتی آن میتواند یک چاشنی در یک محیط متراکم شده ملی عمل کند. بنابراین مردم باید به گونهای آگاه شوند و جلب مشارکت آنها ایجاد شود که با صبر و متانت و به تعبیر برخی صاحب نظران با ایثار و ریاضت اين دوره كوتاه براي درمان توليد ملي را بگذرانند.
اینگونه اجرای طرح هدفمندی و پرداخت یارانه ای کمکی به توسعه اقتصادی کشور خواهد کرد؟
دلیل اجرای قانون هدفمندی یارانه ها از دید قانون، اصلاح روش تخصیص یارانه در اقتصاد کشور، اصلاح الگوی مصرف سوخت و تغییر مسیر هزینه کردن یارانه ها است، در بخش مصرف بنزین سالانه شش میلیارد دلار واردات بنزین داشتیم و این باید اصلاح می شد اما نباید تمام ساختار نظام را درگیر این پروژه می کردیم، نباید اجازه می دادیم اصلاح الگوی مصرف انرژی بر کل اقتصاد سایه افکند.
قانون هدفمندی یارانه ها به توزیع پول در بین مردم تبدیل شد و اقشار فقیر جامعه از این راه قدرت خرید بیشتری پیدا کردند اما به دلیل عدم اعمال کامل قانون ، افزایش هزینه زندگی سبب شد تا اقشار فقیر محتاج یارانه نقدی بیشتری شوند.یارانه با یک نگاه خیرخواهانه به عنوان یک مسکن به کمک فقرا آمد، اما این مسکن اثر خود را به مرور زمان از دست داد و اکنون دولت به فکر 2 یا 3 برابر کردن میزان مسکن است؛ اما این کار ممکن است اقتصاد کشور را به مرفین محتاج کند.هدفمندی یارانه ها قبل از آنکه یک تصمیم باشد، یک طرح جامع است اما به دلیل محدودیت عملکرد این طرح به شکست رسیدو هیچ کمکی به توسعه اقتصادی کشور نمی کند.
از نظر شما پرداخت اینگونه یارانه نقدی چه مضراتی برای کشور در پی دارد؟
تغییراتی که در هزینه های تولید پیش آمده مانند هزینه سرمایه ، نرخ سود بانکی ، هزینه های مربوط به مواد اولیه ، هزینه های مربوط به انرژی و هزینه هایی که در پروسه تولید قرار دارند در ایجاد تورم سهیم هستند.
ما در شرایط فعلی در یک رکود تورمی هستیم که مانند حالت تب و لرز یک بیمار است. اگر بخواهیم در بیماری که تب و لرز دارد، تب را کم کنیم لرز بالا می رود و بالعکس. اکنون نباید تنها به تورم بپردازیم و باید شرایط رکودی و تورمی را باهم مد نظر داشته باشیم.
اولا استمرار اين قانون منجر خواهد شد که يک رويه رفتاري ايجاد بشود که خيلي ها اين دريافت ها را به عنوان دريافت هاي حقيقي خود تلقي کرده و قطع آن عوارضي را به همراه داشته باشد. خود اين تعديل ها پيامدهايي را خواهد داشت.
اين درحالي است که بسياري از کارشناسان معتقدند دولت نبايد اين گروه ها را وصل مي کرد که اکنون بخواهد آنها را حذف کند. ثانيا استمرار اين طرح با توجه به کاهش قيمت نفت، مخصوصا کاهش درآمدها و بالارفتن هزينه هاي دولت به خاطر آثار تورمي که تاکنون در اقتصاد به وجود آمده است يک عدم تعادل را براي دولت در بودجه ايجاد مي کند. بنابراين پرداخت سنگين يارانه در چارچوبي که پيش بيني مي شد، نمي تواند تداوم داشته باشد و بنابراين استمرار اين قانون مي تواند به چالش هاي امنيتي، اقتصادي و اجتماعي براي دولت منجر شود.
دولت آقاي روحاني در حذف يارانه «پردرآمدها» با مشكلات بزرگي روبه رو شده است. راهحل اين مساله چيست؟
هدفمندكردن يارانهها از سطح پرداختهاي پولي نزول كرده است؛ اين نوع عدالت به منزله تزريق پول به عنوان يك اقدام تاكتيكي و اقدامي ابزاري براي رسيدن به اهداف اصلي است. يعني معمولا در جوامعي كه انقلاب ميشود مثل تجربه كشورهاي آمريكاي لاتين و موارد ديگر در ابتدا براي پركردن شكاف طبقاتي و درآمدي يا براي مقابله با بيماري به نام فقر يك اقداماتي انجام ميدهند كه اين اقدامات در پرداختهاي نقدي به فقرا و محرومان است و به آنها پرداختهايي صورت ميگيرد كه اصطلاحا از ديد آسيبشناسي يا روشهاي پزشكي اقدامات اوليه و مسكن وار ناميده ميشوند. دلايل ايجاد هدفمندي براي مقابله با بيعدالتي بود اما ديديم كه گروههاي مرفه انرژي بيشتري مصرف ميكنند و از يارانه نان بيشتر بهره ميبرند كه هردو به اصطلاح قابل ايراد بوده است و از آن سو، اين مسائل به اين مفهوم نبود كه به روشهاي دريافت ماليات از گروههاي مرفه اقدام شود. به نظر من باور لازم براي اصلاح هدفمندي يارانهها در دولت آقاي روحاني به وجود نيامده است. اشكال مهم در اين زمينه عدم باور مسئولان دولت است. در اين زمينه هم بين مسئولان اقتصادي كشور اختلاف نظر وجود دارد. بنده به برخي از مسئولان در جلسات خصوصي نيز اين مساله را تذكر دادم كه اصلاح مساله يارانهها امري «شدني» و تحقق پذير است. اگر پرداخت يارانهها با همين شرايط ادامه پيدا كند امكان استمرار آن وجود نخواهد داشت و يك چالش بزرگ اقتصادي براي دولت خواهد بود. بنده اشكال را در عدم اراده لازم و تصحيح بنيادي يارانهها در بلندمدت ميدانم.
پرداخت اینگونه یارانه به مردم چه لطماتی و
آسیب هایی را به اقتصاد کشور وارد می سازد؟
افزایش قیمت ارز متعاقبا موجب افزایش هزینه تولید شده و بنابراین مجموعه اقداماتی که در شرایط کنونی اقتصاد یعنی شرایط رکود تورمی صورت گرفته، باعث شده است که طرح هدفمند کردن یارانهها که برای آن قلمروهای مختلفی را در تحولات اقتصادی تا مرز حرکت به سمت انقلاب اقتصادی متصور شده بودند، چیزی جز افزایش حاملهای انرژی و قیمت نان و آثار تورمی به بار نیاورد.
بر اساس مطالعاتی که انجام شده است اصلاح الگوی مصرف هم که گفته میشد از نتایج این طرح خواهد بود، متاسفانه صورت نگرفته و مثلا در مورد بنزین ما شاهد کاهش مصرفی که پیش بینی میشد و اصلاح الگوی مصرف در این زمینه نبودهایم.گفته میشد پرداخت نقدی میتواند جبران فشارهای آزاد سازی قیمتها را بکند، متاسفانه با توجه به سبقت میزان تورم پرداختهای نقدی کم اثر شده و به سمت محو شدن میروند.»ریشه اوضاع ناگوار اقتصاد ایران در مجموع سیاستهای اقتصادی نهفته است، اما اگر بخواهیم شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد ایران را که حالت قابل تامل و شکننده به آن داده است را دنبال کنیم، تنها نمیتوان به هدفمندی یارانهها پرداخت.