آخرین اخبار
کد خبر : ۱۲۷۲۱
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۷ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۴ - 25 February 2016
محمد قلی یوسفی در گفت و گو با «افق تازه» مطر ح کرد
افق تازه- سمیه ستایش: اولین طرح برنامه دولت نهم جهت اصلاحات ساختار اقتصاد ایران با عنوان طرح «هدفمند کردن یارانه ها» معرفی شد.
با توجه به روشی که برای اجرای این طرح انتخاب شده است، می توان آن را طرح «نقدی کردن یارانه ها » نامید که معنی و مفهوم آن، پرداخت ریالی معادل یارانه ها به مصرف کننده و آزادسازی قیمت کالا و خدمات مشمول یارانه ها و رهایی دولت از مطالبات دائما رشد یابنده مردم در تامین و توزیع به موقع کالاهای یارانه ای است. پرداخت یارانه ها از جمله زیر مجموعه سیاست های انبساطی مالی (افزایش مخارج) دولت ها است. روش پرداخت یارانه ها اصولا متناسب با تعریف و اهداف هر دولت از یارانه ها، طراحی یا انتخاب می شود. طرح «هدفمند کردن یارانه ها» به دلیل نقش و جایگاه یارانه ها در اقتصاد ملی و زندگی آحاد مردم، حساسیت همگانی را برانگیخته است. ابتدایی ترین و مهم ترین سوال هر شهروند ایرانی این است که آیا طرح چه آثار و نتایجی بر اقتصاد ملی برجا خواهد گذاشت. آیا اجرای طرح می تواند آثار و نتایج مثبت مورد ادعای مدافعان آن را بر اقتصاد ملی و سطح رفاه مردم نسبت به شرایط موجود در پی داشته باشد یا احتمال دارد اوضاع را از آنچه هست بدتر کند؟ لذا در همین راستا ماهنامه «افق تازه» طی گفت وگویی
با محمد قلی  یوسفی  - عضو هات علمی و استاد دانشگاه علامه طبابایی- به تشریح طرح هدفمند کردن یارانه ها پرداخته است.
در ابتدا درباره " اصطلاح هدفمندی یارانه ها " توضیحاتی را بفرمایید؟
این موضوع در ابتدا به نام هدفمندی یارانه ها مطرح نبود بلکه بحث توزیع پول نفت میان مردم مطرح بود. اما بعدها نام این طرح را هدفمندی یارانه ها گذاشتند.
اگر یادتان باشد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ یکی از نامزدهای انتخاباتی گفته بود می خواهم پول نفت را به مردم بدهم و تاکیدش نیز براین بود که حق مردم است که بخشی از پول نفت را مستقیما دریافت کنند. اما در انتخابات آن دوره آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور برگزیده شده و این خواسته را به نوعی با توزیع پول نفت عملیاتی کرد. فقط نام این طرح بعدها به هدفمندی یارانه ها تغییر کرد در حالیکه نام واقعی این طرح، توزیع درآمدهای نفت است.
این افراد معتقد بودند این مبلغ جز حقوق مالکانه مردم است که باید به آنها پرداخت شود. اما باید بدانیم یارانه دارویی است که به طور موقت به بیمار داده می شود تا بیمار بهبود یابد. اما این پرداخت ها نه تنها باعث بهبود بیماری نشد بلکه سالم ها نیز بیمار شدند. این نشان دهنده ضعف دولت است که نمی تواند از درآمدهای نفتی به درستی استفاده کند. من آن زمان پیشنهاد داده بودم که به جای توزیع این پول، خطوط ریلی و مترو کشورظرف ۵ سال در سراسر ایران گسترش داده شود. خب میزان یارانه های پرداختی رقم بسیار کلانی است و تهیه این منابع کار بسیار سختی محسوب می شود. ضمن اینکه معنایی ندارد شما مقداری پول را بی دلیل بین همه افراد جامعه توزیع کنید.
دولت چه برنامه ای را در ادامه هدفمندی یارانه ها و پرداخت یارانه نقدی به مردم مد نظر قرار دهد بهتر است؟ آیا راه جایگزینی وجود دارد؟
اشتباه دولت فعلی این بود که اگرچه به نوعی تلاش کرد جلوی این پرداخت ها را بگیرد اما توان اصلاح این مسئله را نداشت. کشور، هیچ روشی برای شناسایی اقشار ثروتمند ازاقشار فقیرنداشت و تمام مباحث دیگری که مربوط به ضریب جینی، نابرابری ها و... هستند مسائلی کلی بوده و مشخص نمی کنند که چه کسانی جزء ثروتمندان هستند. یعنی ما نمی توانیم این افراد را شناسایی کنیم. ضمن اینکه با توجه به تورمی که وجود دارد به مرور اهمیت و ارزش این پول پرداختی در حال کاهش است.
به نظرمن، دولت روحانی در موضوع یارانه ها سیاست خوبی را دنبال کرد منتهی اشکالی که در این سیاست وجود دارد این است که دولت رفراندومی انجام داد و در این رفراندوم از عموم ملت خواست که مشارکت کنند و به دریافت یارانه " نه " بگویند. با وجود اینکه دولت، مسئولین، رسانه ها و... از مردم خواستند که در صورت امکان و عدم نیاز از دریافت یارانه انصراف دهند ولی دیدیم که رای مردم ادامه دریافت این یارانه ها بود. همان طور که می دانید در دموکراسی، مردم یا به سیاست ها رای می دهند یا دولتمردانی را انتخاب می کنند که این سیاست ها را پیاده کنند. خب وقتی که این موضوع به رفراندوم گذاشته شد و مردم به ادامه پرداخت یارانه ها رای دادند پس این پرداخت باید ادامه یابد. دولت نمی تواند بگوید من به رای ونظر مردم احترام می گذارم ولی دوباره آن را نقض کند.
اگر قرار است شما یارانه ها را حذف کنید راه های دیگری وجود دارد. اینکه از مردم نظرخواهی کرده و مردم با رای خود خواستار ادامه پرداخت یارانه شوند اما دولت بخواهد این پرداخت ها را حذف کند خلاف قانون است..
برخی از کارشناسان معتقدند یارانه و به ویژه یارانه انرژی به اقتصاد کشور آسیب فراوانی وارد کرده است، شما در این باره چه نظری دارید؟
بخش های تولیدی ما مشکلات فراوانی دارند و ممکن است بخشی از آن ها را بتوان با پرداخت یارانه حل کرد، البته اگر پرداخت یارانه جنبه تکمیلی برای حل مشکلات آنها نداشته باشد کمک زیادی نخواهد کرد. بنا بر این پرداخت یارانه به بنگاه‌ها باید در جهت حل مشکلات آنها باشد ولی نباید سایر مشکلات را نادیده بگیریم یا تصور کنیم مشکل بنگاه‌ها با صرف پرداخت یارانه قابل حل است. خیلی از مسائلی که بنگاه ها با آن مواجه هستند ارتباطی به یارانه ندارد. باید به صورت یک مجموعه به مشکلات بنگاه های تولیدی نگاه کنیم. بعضی از مشکلات آن ها به فضای کسب و کار، فساد، بروکراسی عریض و طویل اداری، تقاضای داخلی و رقابت نابرابری که در بازار داخلی وجود دارد، برمی گردد . بخشی از آن هم مربوط به نبود تکنولوژی و کالای واسطه وارداتی است. همچنین شوک‌های اقتصادی که دولت مردان به بنگاه‌های تولیدی وارد می‌کنند از مشکلات مهم بنگاه‌های تولیدی است . هیچ کدام از این موارد مستقیما به یارانه مربوط نیست. اگر منظور از یارانه، میزان پرداختی است که از طریق ارزان کردن انرژی یا دادن انرژی به بنگاه‌ها با قیمت پایین‌تر صورت می گیرد تا بنگاه‌ها بتوانند هزینه های خود را پایین بیاوند، تنها بخشی از مشکلات آنها حل می شود.
با توجه به استدلال‌هایی که مطرح گردید، آیا حتی اصلاح یارانه‌ها را نیز دارای ضرورت نمی‌بینید؟
نه من معتقد هستم که خیلی مسائل دیگری وجود دارد که دولت باید در زمینه آنها تصمیمات جدی بگیرد. دولت باید استراتژی بلند مدتی را تدوین کند. هدف‌های خود را مشخص کند که آیا واقعا می خواهد از بخش تولید حمایت کند یا خیر؟ آیا می‌خواهد کشور توسعه پیدا کند یا می خواهد یک کشور واردت کننده کالاهای خارجی و صادر کننده نفت باشد دولت باید بازگرد و سیاست‌های جدیدی را دنبال کند. در حال حاضر نیز شرایط خوبی فراهم شده است و سیاست‌های خوب خارجی دولت نباید تحت تاثیر
سیاست های بد اقتصادی داخلی قرار بگیرد. باید سیاست های داخلی را اصلاح کنند و سیاست‌هایی را تبیین کنند که رشد خوب را جایگزین رشد بد کند  و به بخش‌های تولیدی بیشتر توجه کنند و نگاه توسعه‌ای به اقتصاد داشته باشد و نه حفظ وضع موجود.
پرداخت یارانه به بخش تولید از زمان اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، تاکنون چه تاثیری براقتصاد کشور گذاشته است؟
نمی توان اظهار نظر دقیقی درخصوص پرداخت ناچیز یا عدم پرداخت یارانه تولید کرد زیرا دولت بارها اعلام به پرداخت یارانه تولید از محل درآمدهای حاصل از هدفمندکردن یارانه ها کرده است. برخلاف اظهار نظر دولت مبنی بر پرداخت یارانه به تولید، تولیدکنندگان به صورت مکرر اعلام کرده اند که یارانه ای  در راستای اجرای قانون هدفمندی یارانه ها به آن ها پرداخت نشده است.با تاکید براینکه یکی از وظایف دولت حمایت از بخش های تولیدی است،باید گفت  به میزانی که دولت برای بنگاه های تولیدی هزینه ایجاد
می کند، حمایت از این بنگاه ها نیز ضرورت دارد.به دلیل اینکه پرداخت  یارانه تولید از سوی دولت به چشم مردم نمی آید، دولتمردان منابع مالی را به پروژه هایی با تاثیر تبلیغاتی بیشتر برای مملوس شدن و ارزیابی توسط مردم هزینه می کنند، که دراین راستا به مردم اعلام کنند که تاکنون دستاوردهای بسیارخوبی داشته اند.همچنین دولتمردان ممکن است تحت تاثیرسیاست های دیگر درآمدی و هزینه ای این میزان یارانه را قربانی اهداف کوتاه مدت کنند.تمام کشورهای پیشرفته دنیا برای توسعه هرچه بیشتر اقتصاد کشور خود، ابتدا نهاد سازی کرده و سپس به سمت بخش های تولیدی، صنعتی و کشاورزی حرکت کرده اند.
ولی متاسفانه تا به امروز  بی توجهی به نهادها، بی توجهی به بخش های تولیدی و به هدردان منابع در بخش های تجاری، بازرگانی و خدماتی در کشور همچنان تداوم دارد.
و نتیجه  این است که کشور همیشه با بیکاری، فقر، نابرابری و عقب ماندگی اقتصادی مواجه است و بخش های غیرضروری بودجه بخش های ضروری را می بلعند
منابع اقتصاد کشور، به همه بخش ها تعلق دارد. اما بودجه باید زمینه ساز اهدافی باشد که دولت مشخص کرده است.
اگر ما اول سال ۸۹ را زمان شروع اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها بدانیم این طرح پنج ساله باید در پایان سال ۹۳ به اتمام برسد. اگر ۲۸ آذر ۸۹ را زمان شروع فرض کنیم زمان پایان اجرا اواخر آذر ۹۴ می‌شود. آیا برای فعالان اقتصادی حیاتی و مهم هست که بدانند برنامه هدفمندسازی یارانه‌ها و آزادسازی قیمت‌ها در چه زمانی تمام می‌شود یا اصلا مهم نیست که این طرح در چه ماه و سالی تمام می‌شود؟
فعالان اقتصادی به تجربه دریافته‌اند که در ایران، قوانین از ثبات لازم برخوردار نیستند. ضمن اينكه شرایط اقتصادی را هم خوب درک می‌کنند. حتی خانوارها هم می‌دانند. یکی از دلایل هجوم مردم برای خریدن دلار نیز، همین بی‌ثباتی‌هایی است که در جامعه وجود دارد و ناامنی‌هایی که مردم احساس می‌کنند. تجربه نشان داده است که قوانین ما شفاف نیستند و اجرای آنها هم به موقع صورت نمی‌گیرد. به همین دلیل تبعات بسیار مخربی را بر اقتصاد می‌گذارند همانطور که اگر مجلس جلوی اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها را نمی‌گرفت بحران اجتماعی، خیلی عمیق می‌شد.
ارتباط هدفمندی یارانه ها با تورم از نظر شما چیست؟
تورم، خودش یک نوع بی‌ثباتی بسیار عمده‌ای است که در جامعه به وجود آمده‌است. ما می‌گوییم این پولی که به مردم می‌دهند و این نقدینگی منجر به تورم می‌شود و در این شکی نیست. در سال‌های مختلف قیمت‌ها دست به دست هم داده و منجر به این تورم بالا شده‌است و همین تورم باعث بالا رفتن هزینه‌های دولت شده است. چون ۸۰درصد اقتصاد ما در اختیار دولت است. وقتی قیمت‌ها بالا بروند، دولت باید هزینه‌های بیشتری پرداخت کند. به همین دلیل می‌بیند هزینه‌ها بالا رفته است و نمی‌تواند یارانه‌ها را پرداخت کند. از سوی دیگر دلار باید در بازار عرضه بشود ولی دولت قادر نیست اين كار را انجام دهد و نتیجه این است که قیمت دلار، بالا می‌رود و معلوم است که دولت می‌خواهد از این میان سودی ببرد. در حال حاضر ۴۵ هزار تومان به هر نفر یارانه پرداخت می‌کنیم و به حدود ۱۵ قلم کالا یارانه می‌دهیم. قیمت این اقلام بالا رفته است. اگر قیمت آنها بالا نمی‌رفت، پولی که مردم از طریق عدم افزایش قیمت‌ها دریافت می‌کردند، ده هزار تومان بیشتر از ۴۵ هزار تومان بود. یعنی یارانه نقدی، بیش از ۵۵ هزار تومان به هر نفر هزینه تحمیل کرده‌است.
قصد من این نیست که بگویم این پول را به مردم ندهند.
عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: