افق تازه - گلناز پرتوی مهر: وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی و نوسانات شدید قیمت آن در سالهای اخیر ، برنامهریزی و پیش فرضهای نحوه اصلاح ساختار اقتصادی کشور را با تغییرات اساسی مواجهه كرده است.
افق تازه - گلناز پرتوی مهر: وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی و نوسانات شدید قیمت آن در سالهای اخیر ، برنامهریزی و پیش فرضهای نحوه اصلاح ساختار اقتصادی کشور را با تغییرات اساسی مواجهه كرده و بیشک با توجه به روند کاهش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت نمیتوان ساختار کنونی پرداخت یارانهها را اصلاح كرد.این مهم جز با مشارکت همه جانبه ملی و پیادهسازی اقتصاد مقاومتی که از دستورات مقام معظم رهبری است، نخواهد بود و بیدرنگ دولت با همکاری سایر قوا و با در نظر گرفتن همه جوانب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه نسبت به پیادهسازی و اصلاح ساختار اقتصادی و عبور از اقتصاد سنتي اقدام نماید.
در همین راستا، ماهنامه «افق تازه» در گفتوگویی اختصاصی با غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به بررسي قانون هدفمندي يارانه ها و تبعات ادامه روند آن میپردازد. مشروح این مصاحبه را در ذیل میخوانیم.
طی سالهای اخیر در بحث هدفمندی یارانه انتقادات بسیاری در پرداخت نقدی به مردم صورت گرفته است، از نظر شما این پرداختهای نقدی به مردم صحیح است؟
پرداخت یارانه معمولا در هر نظام اقتصادی وجود دارد و اصل آن چیزی نیست که مورد مناقشه باشد، چرا که خانوادههایی هستند که قدرت تامین حداقل های زندگی خودشان را ندارند و طبعا باید به آنها یارانه پرداخت کرد.
از نظر شما دولت چه برنامهای را در ادامه هدفمندی یارانهها و پرداخت نقدی به مردم مدنظر قرار دهد، بهتر است؟
اگر دولت پرداخت یارانهها را به همه خانوارهای ایرانی مدنظر قرار داد باید متناسب با درآمد، پرداخت صورت میگرفت. بدين شکل که هر کسی که درآمد بیشتری دارد یارانه كمتري دریافت کند و بالعکس و در نتیجه خانوادههای متوسط به بالا دیگر خودشان رغبتی به دریافت یارانه نمیکردند. طی پنج سال اخیر که این اتفاق رخ داده است حجم کل یارانه پرداختی به خانوادهها که الان 76 میلیون جمعیت کشور را تحت پوشش قرار میدهد در طی یک سال 42 هزار میلیارد تومان است و این مبلغ در حال حاضر تقریبا دو برابر بودجه عمرانی دولت است. به عبارت دیگر برای خانوادههای متوسطبهبالا ارزش مالی چندانی ندارد ولی حجم کل برای دولت هزینه بسیار سنگینی است و اگر این مبلغ به جای پرداخت به آنها در بخش تولید سرمایهگذاری میشد رونق و اشتغال را به همراه داشت.
در زمینه پرداخت یارانه نقدی به مردم، تجربه و موارد مشابهی را در کشورهای دیگر سراغ دارید؟
پرداخت یارانه در کشورهایی که از نظر مالی و اقتصادی شرایط خوبی دارند، نظم و قانون خوبی پیدا کرده است و تمام خانوادههای نیازمند و زیر خط فقر شناسایی شدند و به تناسب نیازشان به آنها یارانه پرداخت میشود. در کشوری مثل امریکا در حال حاضر 48میلیون نفر یارانه غذا دریافت میکنند، پس اصل مساله امری معقول است. اما به شکلی که در کشور ما طی پنج سال گذشته اجرا شد نه معمول است و نه معقول که به همه اقشار جامعه یارانه تعلق بگیرد. از این جهت بنده نسبت به اصل پرداخت یارانه به همه افراد جامعه مخالف هستم و از طرفی این نوع پرداخت، همه مردم را جیرهخوار و نیازمند دولت میکند و گویی انگ فقر را به مردم میزند.
در حال حاضر که بخش قابل توجهی از خانوادهها که مرفه هستند و خانوادههای متوسطبهبالای جامعه هستند و قدرت مالی بسیاری دارند خودشان به دیگران کمک میکنند در شان و منزلت آنها نیست که دولت آنها را مشمول دریافت یارانه کند. اگرچه آنچه مصوب شد در خصوص قانون هدفمندی یارانهها در همان زمان قابل مناقشه بود و آن چيزي نبود كه در کمیسیون ویژه تحول اقتصادی به دنبال آن بوديم.
از نظر شما پرداخت اینگونه یارانه نقدی چه مضراتی برای کشور درپی دارد؟
به دلیل پرداختهای نقدی اقتصاد کشور دچار رکود شد و با عمیقتر شدن اين رکود دچار بیکاری گسترده اي خواهیم شد و در حال حاضر 10میلیون بیکار در کشور وجود دارد که نیمی از آن جوانان تحصیلکرده جامعه هستند و این بیکاری در کشور باعث ایجاد صدها آثار منفی اجتماعی است. با این اوصاف سال جاری قانون هدفمندی یارانهها از نظر زمان به پایان میرسد و باید برای سال آینده تصمیم جدیدی اتخاذ شود.
چندی پیش از سوی مسوولان عنوان شد شب پرداخت یارانه نقدی شب مصيبت عظما است، نظر شما در این رابطه چیست؟
بله اخیرا در محافل خبری شنیده شده، آقای دکتر جهانگیری، معاون اول ریاست جمهور، از ادامه روند پرداخت یارانه خبر داده است که این سخن بسیار اشتباه بزرگی است، این درحالی است که چندی پیش گفته شده بود، که پرداخت یارانه برای دولت یک مصیبت بزرگ است. چطور مجددا مطرح میشود که پرداخت یارانه ادامه پیدا میکند؛ مگر اینکه مقصودش از پرداخت یارانه، پرداخت به دهکهایی که از طریق کمیته امداد و یا بهزیستی مورد حمایت قرار میگیرند و با پرداخت یارانه به آنها تحت پوشش حمایتی دولت باشند. اگر این خانوارها مدنظر باشند ادامه روند بلامانع است.
يارانه در شهرهای کوچک و روستاها با توجه به کثرت تعداد اعضا، طرفدار بیشتری دارد؛ آیا این امر باعث میشود که در اینگونه شهر و روستاها مردم برای ایجاد یک شغل تلاش نکنند و به همین یارانه ماهانه قانع باشند؟
بهترین راه برای کمک به نیازمندان، کمک نقدی نیست، بلکه راههای دیگری نیز وجود دارد که ارجحتر هستند، چرا که پرداخت یارانه نقدی در یک شرایطی خوب است و در شرایطی دیگر آثار منفی دارد. بهعنوان مثال موقعی که پرداخت نقدی یارانهها به روستاییان صورت گرفت؛ کارگران کشاورزی روستا احساس کردند نیاز به کار ندارند و از حضور در مزرعهها خودداری کردند.
به عبارت دیگر پرداخت یارانهها باید کمبودهای آنها را جبران میکرد اما آنها را به سمت بیکاری سوق داد. همینطور این وضعیت در مورد قالیبافها نیز صادق بود؛ آنها هم با دریافت یارانه از درآمد ناشی از قالیبافی بینیاز شدند و همانطور در همان روستاها این پرداخت باعث هزینههای غیرمعقولی شد و کسانی که فاقد صلاحیت بودند، این یارانه را دریافت کردند در راههایی مانند، مصرف مواد مخدر استفاده کردند. پس لزوما پرداخت نقدی یارانهها بهترین روش نیست.
شاید به جای پرداخت نقدی، وسایل کار داده میشد یا معادل این امکانات مواد غذایی مانند، برنج و حبوبات و روغن و... و تامین نیازهای ضروری بهتر بود، تا اینکه این پول به صورت نقدی داده شود و بهگونهای هزینه شود که به مصلحت خود خانوادهها هم نباشد.
قطع یارانهها به دهکهای بالای جامعه چگونه بايد صورت گیرد؟
به اعتقاد من قطع پرداخت یارانهها نبايد بدون توضیح و توجیه صورت بگیرد. اولا حتما خانوادههای نیازمند جامعه تحت پوشش قرار بگیرند و این تعداد از آنها را نباید از پرداخت یارانه محروم کرد و چه بسا که مبلغ این یارانهها نیز باید افزونتر هم شود؛ چرا که نیازهای آنها با این میزان یارانه که اکنون قدرت خرید نسبت به سالهای اول پرداخت کاهش پیدا کرده است. ثانیا برای خانوادههای متوسطبهبالای جامعه باید توضیح داده شود که این یارانهها برای کمک به رفع فقر است. ثالثا، باید دولت بیان کند که پرداخت یارانهها چه میزان برای دولت هزینه بهبار میآورد و این هزینهها از کجا قابل تامین است.
به نظر من منبعی نداریم که بخواهد یارانه به تمام جامعه تعلق بگیرد؛ زیرا که در حال حاضر دولت با فشار بر شرکتهایی مانند نفت، گاز، آب و برق..... آنها را تحت فشار قرار میدهد که قدرت سرمایهگذاری را ندارند. از طرف دیگر با استقراض از بانک مرکزی که با این کار تورم را بالا میبرد و این زیانهایی است که متوجه عموم است.
به اعتقاد من، اگر دولت بیان کند و توضیح دهد که بودجه برای پرداخت ندارد اثر سیاسی منفی ندارد. دولت نباید به فکر این باشد که با حفظ یارانهها دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری را کسب موفقیت بداند؛ زیرا به اعتقاد من این حفظ یارانهها نوعی خیانت به ملت است که آثار منفی اقتصادی زیادی را دربردارد و قابل توجیه نیست و حتی اگر به قیمت رای نیاوردن دولت باشد، یارانه دهکهای بالای جامعه باید قطع شود. دولت باید به مردم نشان دهد که حذف این یارانهها بخش دیگری از مشکلات مانند، طرحهای عمرانی یا نیازمندیهای عمومی کشور را رفع میکند.
در حذف یارانه دهکهای پر درآمد، چه شاخصهایی باید مورد توجه قرار گیرد؟
برای قطع یارانه روشی که دولت پیش گرفته است، روش اشتباهی است؛ دولت در پی شناسایی دهکهای بالا (ثروتمندان) است تا با شناسایی آنها یارانه این افراد را قطع کند که تا کنون 2 تا 3 میلیون نفر از دریافت نقدی یارانه حذف شدند. در ابتدای امر 78 میلیون نفر تحت پوشش یارانهها بودند که در حال حاضر به 75 میلیون نفر رسیده است. اگر با این روش بخواهیم پیش برویم سالهای متمادی همچنان باید حجم عظیمی از منابع را به یارانهها اختصاص دهیم.
به اعتقاد من این حرکت باید برعکس انجام گیرد؛ به این معنی که شناسایی نیازمندان در جامعه آسانتر است، چرا که بخشی از آنها تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند و این افراد حدود پنج میلیون نفر میشوند. به نظر من، در برنامه ششم و در بودجه سال آینده باید روال را عوض کنیم و کسانی که معتقدند باید یارانه بگیرند در کمیته امداد ثبتنام کنند و کمیته امداد آنها را شناسایی و بدون محدودیت هر خانواده که واقعا نیازمند است، تحت پوشش پرداخت نقدی یارانه قرار بگیرد.
چرا دولت عزم جدی برای قطع یارانه نقدی پردرآمدها بهخرج نمیدهد؟
در زمانی که سخن از پرداخت نقدی و آوردن پول نفت در سفرهها بر سر زبانها افتاد، درآمد نفتی کشورمان بالغ بر 80 میلیارد دلار بود، این در حالی است که درآمد امسال 18 میلیارد دلار است. به این معنی که یکچهارم آن زمان هم درآمد نداریم. این درحالی است که دولت سکوت اختیار کرده و رئیس جمهور که با رای مردم روی کار آمده و مایل است با رای مردم دوباره بر مسند کار قرار گیرد، باید برای ملت توضیح بدهد در حال حاضر شرایط پرداخت نقدی به مردم وجود ندارد و باید با کمک ثروتمندان، فقر را برطرف کند تا فقر برای همیشه ریشهکن شود.
به عبارتی پرداخت نقدی یارانهها، ضد توسعه است و مانع از شکلگیری توسعه در اقتصاد کشور میشود زیرا که آن منابعی که میخواهیم در اختیار توسعه قرار دهیم، توزیع میشود.